این برداشت، بسیار نابجا و غیر مستند است و تنها از یک سری تحرکات احساسی و غیر اصولی سرچشمه می گیرد. نباید فراموش کرد که جبهه انقلاب اسلامی و قطار جمهوری اسلامی هرگز وابسته به یک شخص و گروه نیست. این قطار در مسیر حق و عدالت طلبی ریل گذاری شده و مسیر آن تحت یک هدایت آگاهانه مدیریت می شود.

در سال ۲۰۰۰ میلادی زمانی که حزب الله لبنان با حمایت انقلاب اسلامی پس از سال ها توانست دشمن غاصب را از سرزمین خود بیرون کند. در آن دوران نه خبری از احمدی نژاد بود و نه شعار «عجل لولیک الفرج» در سازمان ملل طنین انداز شده بود.

متاسفانه برای برخی جای سرباز و فرمانده عوض شده و گمان کرده اند که شانیتی برایشان ایجاد شده است. انقلاب اسلامی با مدیریت مقام معظم رهبری در سال هایی که سیاست های معیوب تنش زدایی با چاشنی های محور شرارت بر دولت حاکم بود توانستند مسیر داخلی و منطقه ای انقلاب اسلامی را به نحوی تدبیر نمایند که نتیجه آن منزوی شدن تفکر سازش و باج دهی به بیگانه بود.

هیچ کشتی گیری برای باخت به میدان نمی رود و این معنای نرمش قهرمانانه است. راهبرد انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری در آخرین مرحله تقابل با جبهه استکبار همان است که در سال ۱۳۷۹ مطرح شد. راهبرد عاشورایی انقلاب اسلامی عدم سازش و پذیرش ذلت است و معنای رقابت کشتی نیز همین موضوع است. سازش و عقب نشینی از مواضع اصولی هدفی است که استکبار از مبارزه با ایران دنبال می کند و عدم سازش در مواضع اصولی هدف جمهوری اسلامی ایران است. نرمش قهرمانانه یک تاکتیک برای رسیدن به هدف جمهوری اسلامی است.

-پایان-