RE: خاطرات جالب و خواندنی حجتالاسلام قرائتی
استراحت شهید مطهری در منزل قرائتی
ایشان چند هفتهای، پنجشنبهها تقریبا مرتب میآمد منزل ما. ناهار میخورد و بعد استراحت میکرد من برای اینکه بچهها سروصدا نکنند، دو تا دختر کوچولویم را بغل میکردم و در کوچههای قم راه میبردم ایشان یک ساعت میخوابید و چای میخورد و من توی ماشینش مینشستم. یک بنز مشکی قدیمی داشت. توی ماشین مینشستم و تا حضرت عبدالعظیم از ایشان سوال میکردم. تو نماینده من در نهضت سوادآموزی هستی!
وقتی ما رفتیم تلویزیون، امام بحثهای ما را دید و خوشحال شد یک سالی گذشت حاج احمد آقا میگفت امام از برنامه تو خوشش میآید. من در راه برگشت از جبهه، نزدیک خرم آباد بودم که رادیو را روشن کردم و دیدم امام میگوید تو نماینده من در نهضت سوادآموزی هستی.