متاسفانه شیوهای که سازمان ملل متحد درباره سیاستهای جمعیتی برای کشور ما پیاده کرده به قدری موفقیتآمیز بوده که خود آنها هم فکر نمیکردند روزگاری الگوهای استعماری آنها در ایران از برنامه آنها هم جلوتر برود.
این یک واقعیت است که ما در کنترل جمعیت از برنامهها جلوتر رفتیم. غربیها فکر میکردند که ما تا ۴۰ سال آینده به نرخ رشد مورد نظر آنها میرسیم اما هماکنون به این نرخ رسیدهایم.
وی ادامه می دهد: »باید اذعان کنم از سال ۶۵ تا ۸۸ نرخ رشد باروری ما کاهش پیدا کرده است. نرخ باروری ما درسال ۶۵ حدود ۶.۴بوده است. یعنی دستگاههای تبلیغاتی غرب به گونهای برنامهریزی کرده بودند تا نرخ باروری ۶.۴ سال ۶۵ در سال ۹۰ به ۴ برسد اما در سال ۷۵ این عدد به ۲.۹۶ و در سال ۷۹ به ۲.۱ رسید و با تاسف باید بگویم که در سال ۸۸ این سیاست بهقدری گسترده شده بود که حتی پیرها مشوق جوانان ما میشدند که مبادا خانوادهای سیاست کنترل جمعیت را فراموش کند».
این بحث، موافقان و مخالفان زیادی دارد. هنوز هم هستند کسانی که معتقدند پیش از این که زیرساخت های اقتصادی را فراهم کنیم نباید قانون کنترل جمعیت لغو شود و برای مدعایشان، سونامی اقتصادی و وضعیت بیکاری این روزها و این نسل را مثال می زنند اما مطالعه ی نظریات جدید اقتصادی و کنکاش در شیوه های اقتصادی کشورهای غربی، این واقعیت را زیر سوال می برد.
-پایان-