نقدپذيري

نقدپذيري به عنوان خوي و خصلتي انساني و اسلامي، نقش مهمي در فرونشاندن آسيبها و آفتهاي فردي و اجتماعي دارد، رواج فرهنگ نقدپذيري در اجتماع، كمك فراواني به پايان دادن كشمكشها و درگيريها مي كند.
به همان اندازه كه نقد و نقادي مايه كمال و رشد رفتارها و عملكردهاست، نقدپذيري نيز زمينه ساز بسياري از خوشبيني ها و اميدواريها نسبت به اصلاح امور است. دست اندركاراني كه به پيشباز نقد مي روند و از آن بيم و ترسي ندارند، از مديريتي بهتر و كمال يافته تر برخوردارند و كم تر دچار چالش، دوباره كاري و نابساماني مي شوند.
سرزميني كه گود است دو بهره از باران آسمان مي برد، يكي بهره مستقيم و ديگر آن كه باراني كه در بلندي مي بارد نيز، به سوي آن سرازير مي گردد. پذيرش نقد، نه تنها چيزي از بزرگواري و شخصيت سياسي و اجتماعي انسان نمي كاهد، بلكه مي توان گفت: روشن ترين گواه بر شخصيت و كمال آدمي است.

به گفته امام خميني:
(… اگر يك چيزي را ديديد كه واقعاً خلاف كرديد، اعتراف كنيد و اين اعتراف شما را در نظر ملتها بزرگ مي كند، نه اين كه اعتراف به خطا شما را كوچك مي كند.)
تلخي نخستين نقد و انتقاد، با دستآوردهاي شيرين آن از ميان مي رود. پيامدهاي سازنده و سودمند نقد، سبب مي شود كه آدمي همواره خود را در ديد نقد ديگران بگذارد و هيچ گاه كاركرد خويش را از آن بي نياز نداند.

امام جواد(ع) در ضمن شمارش نيازمنديهاي هميشگي مؤمنان مي فرمايد:
(… و قبول ممّن ينصحه.)
[مؤمن] نقد و نصيحت خيرخواهان را مي پذيرد.

امام سجاد(ع) در (رسالة الحقوق)، حقوق متقابل نصيحت كننده و نصيحت شونده را اين گونه بر شمرده است:
(وحق الناصح ان تلين له جناحك و تصفي اليه بسمعك فأن أتي بالصواب حمدت الله عزّوجّل وان لم يوافق رحمته….)
حق ناقد و نصيحت كننده آن است كه با او نرم رفتاري كني؛ و به سخنان او گوش فرا دهي، اگر سخن وي درست بود، خداي را سپاس گويي و اگر سخن او نادرست بود، با او مهربان باشي [ و او را از خود دور نسازي].

به همان اندازه كه پذيرش نقد، نشانه شخصيت و خاكساري آدمي است و ترازي براي شناختن انسانهاي با انصاف و واقع نگر، سرباز زدن و نقد ناپذيري نشانه نوعي غرور و تكبر است كه ريشه در خودخواهي و خود برتربيني و يا خود مطلق انگاري انسان دارد. از اين روي، ديده شده است كه گاه ناب ترين نقدها و پندها بر دلهاي غبار كبر و خودبيني گرفته، اثر نمي بخشد:

وچون به او گفته شود كه از خدا بترس، او را غرور گناه بگيرد.

حب نفس، حجابي بين انسان نقد شونده و ناقد به وجود مي آورد كه نه تنها از نقد استقبال نمي كند، بلكه به ناقد نيز به ديده دشمن مي نگرد، ولي غافل از آن است كه:

آينه چون عيـب تو بنمـود راست
خودشكن آينه شكستن خطاست