* معنای اصطلاحی نحس
آنچه که در بین مردم مطرح است معنای اصطلاحی واژه موردنظر است که نقطه مقابل سعد می باشد نه معنای لغوی.
برخی مفسرین علاوه بر پذیرش معنای حقیقی واژه در دو آیه مورد نظر معنای اصطلاحی آن را نیز چنین شرح می دهند که اگر نحس را به این معنا هم بپذیریم ربطی به روز خاصی ندارد بلکه به دلیل اعمال خود آنها بوده که در آن روز چنین شرایطی برای آنها پیش آمده لذا درآن روز نزول عذاب به خاطر عمل خود آنهاست نه این که آن روز نحس بوده است.
پس در قرآن اگر سخن از ایام نحس آمده است صرفاً مربوط به همان روزهایی است که عذاب بر قومی نازل شده نه اینکه آن روزها در همه ادوار تاریخ نحس باشد اگر در روز خاصی از هفته مثل شنبه عذابی نازل شده بگوییم روزهای شنبه نحس هستند.
اما قرآن به مبارک و سعد بودن ایام اشاره دارد انا انزلناه فی لیله مبارکه (دخان/3) ما آن را در شبی فرخنده نازل کردیم این شب در واقع شب قدر است که مصادف با نزول ملائکه و .... می باشد به طوری که هر عمل خیر و عبادی در این شب اوج ثواب بیشتری دارد.
عقل چنین می گوید:
از بعد عقلی نحس بودن روز و یا بخشی از زمان به این معناست که در آن شری رخ بدهد و عمل انسان نتیجه خوب و با برکتی نداشته باشد که درست نقطه مقابل سعد و با برکت بودن روزاست هیچ دلیل منطقی برای تأیید و اثبات نحس بودن ایام وجود ندارد زیرا:
از نظر زمان فرقی میان روزهای مختلف سال نیست تمام اجزا زمان مثل هم هستند و تفاوتی بین آنها وجود ندارد.
دلیل دیگر آنکه عوامل مۆثر برای محقق شدن حوادث و رویدادها عمده بر آنکه فراوانند و از محدوده علم ما خارجند لذا نمیتوانیم آن حادثه را به یک مقطع زمانی نسبت دهیم.
همچنین با تجربه در گذر زمان های طولانی نیز نمی توانیم به چنین تقیّنی دست یابیم که روزهایی را به عنوان عامل آن واقعه تعیین کنیم زیرا لازمه چنین کاری جدا کردن زمان از سایر عوامل می باشد در حالی که ما زمان را به طور جداگانه در دست نداریم و عوامل هم برای ما معلوم نیست پس ما دلیل و برهان محکمی برنحس بودن ایام نداریم.