در واقع این آیه همان حقیقتى را بیان مى کند که امام سجاد (علیه السلام ) در دعاى ابو حمزه با توضیح بیشترى بیان فرموده است آنجا که مى گوید: «الهى لم اعصک حین عصیتک و انا بربوبیتک جاحد و لا بامرک مستخف و لا لعقوبتک متعرض و لا لوعیدک متهاون لکن خطیئة عرضت و سولت لى نفسى و غلبنى هواى …؛ خداى من! هنگامى که به معصیت تو پرداختم اقدام به گناه از راه انکار خداوندیت نکردم و نه به خاطر خفیف شمردن امر تو بود و نه مجازات تو را کم اهمیت گرفتم و نسبت به آن بى اعتنا بودم و نه وعده کیفرت را سبک شمردم بلکه خطایى بود که در برابر من قرار گرفت و نفس اماره ، حق را بر من مشتبه کرد و هوى و هوس بر من چیره شد».
سپس قرآن به یکى دیگر از شرایط توبه اشاره کرده و مى فرماید: «ثم یتوبون من قریب؛ سپس به زودى توبه کنند».
در باره این که منظور از قریب (زمان نزدیک ) چیست ؟ در میان مفسران گفتگو است ، جمع زیادى آن را به معنى قبل از آشکار شدن نشانه هاى مرگ مى گیرند، و آیه بعد را که مى گوید پس از ظهور علائم مرگ توبه پذیرفته نمى شود، شاهد بر آن مى دانند بنابر این تعبیر به «قریب» شاید به خاطر این است که اصولا زندگى دنیا هر چه باشد کوتاه و پایان آن نزدیک است.
اما بعضى دیگر آن را به معنى زمان نزدیک به گناه گرفته اند، یعنى به زودى از کار خود پشیمان شود و به سوى خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه را به طور کلى از روح و جان انسان بشوید، و کمترین اثرى از آن در دل باقى نماند، و این در صورتى ممکن است که در فاصله نزدیکى قبل از آنکه گناه در وجود انسان ریشه بدواند و به شکل طبیعت ثانوى در آید از آن پشیمان شود، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایاى قلب و جان انسانى باقى خواهد ماند، پس توبه کامل توبه اى است که به زودى انجام پذیرد و کلمه «قریب» از نظر لغت و فهم عرف ، نیز با این معنى مناسبتر است.