راه كار
زنان فهیم و با درایت عنوان می كنند كه ما می دانیم كه كار و تلاش و رسیدن به موقعیت های برتر اجتماعی در رأس هدف ها و تمایلات مردان است و ما انتظار نداریم مردان این هدف اصلی زندگی خود را فدای ما كنند اما ما دوست داریم این كار و فعالیت اجتماعی به نحوی برنامه ریزی شود كه مردان فرصت داشته باشند
بخشی از زندگی شبانه روزی خود را معطوف ما كنند.ما اگر احساس كنیم مرد موردعلاقمان در كنار كار و فعالیت خود به یاد ماست و این توجه را حتی با یك تلفن زدن نشان می دهد،برای ما كافی است تا از او انرژی كافی دریافت كنیم،وحس كنیم كه عشق و محبت او نسبت به ما مستتر و مداوم است.
از سوی دیگر ما نیاز داریم تا مرد مورد علاقمان پس از فراغت از كار و فعالیت اجتماعی پس از اینكه در كنارمان قرار گرفت ساعتی را بطور واقعی به ما اختصاص دهد.نه اینكه تلویزیون تماش كند و یا روزنامه و كتاب بخواند و وانمود نماید كه مشغول شنیدن حرف های ما است.
او اگر بخواهد در این ساعت كه در كنار ماست به كارهای روزانه خود بینیشد، ما زود متوجه می شویم و احساس می كنیم كار روزانه خود را بر ما ترجیح می دهد.ما دوست داریم مردان این بیعت و این قراداد با هم بودن را بطور دائم تمدید كنند و عشق و محبت خود را بر زبان جاری كنند.
برای ما كلمه "عزیزم دوستت دارم" مانند اكسیژن هوا ضروری و حیات بخش است .ما از دنیای مرموز و اسرار آمیز مردان بیزاریم،ما دوست داریم مردان ما را به خلوت فكری خود راه دهند و افكار،رؤیاها و آرزوهای خود را شفاف و بی پرده برای ما بازگو كنند.
ما نمی خواهیم آنها همه وقت خود را به ما اختصاص دهند اما از سوی دیگر انتظار داریم كار و فعالیت و دل مشغولی آنها آنقدر به درازا نكشد كه ما را به كلی فراموش كنند تا جایی كه وقتی با ما هستند هم، به امور دیگر خود فكر كنند.
ما دوست داریم وقتی خود را در اختیار مرد مورد علاقه خود قرار دهیم كه، از او، عشق و محبت مستمر و مداوم دریافت كرده باشیم،او به ما بها بدهد، برایمان ارزش قائل باشد و به ما بفهماند كه، تنها برای رفع نیاز جنسی خود در كنار ما قرار نمی گیرد و این كار او در تداوم عشق و محبتی است كه به ما دارد،
بنابراین ما از او امنیت،صمیمیت و وفاداری دریافت می كنیم و از این راه به اوج لذت می رسیم.اما زمانی كه احساس می كنیم او تنها موقع نیاز جنسی خود،می خواهد به ما نزدیك شود،
او را یك بیگانه به تصویر در می آوریم كه تنها قصد سوء استفاده از ما را دارد، در حالی كه هیچ ارزشی برای ما قائل نیست، پس طبیعی است كه او عشق و محبت خود را در راه دیگری به مصرف می رساند،در این موقع حس بدی در ما بیدار می شود، احساس نا امنی، وحسی كه ما را وا می دارد او را مورد باز خواست قرار دهیم.