به نظر شما جایی از نامیرا نیاز به اصلاح نداشت؟
نه؛ اما به نظرم یك جلد دومی لازم دارد. به این دلیل كه داستان در این كتاب همه‌اش استدلالی است. با استدلال رفته‌ایم جلو و سعی كرده‌ایم با دیدگاه‌های عقلانی به حقیقت برسیم. كل تحقیق و نگارش نامیرا برای من هم جست‌وجو بود. این نبود كه یك چیزی را فرض كرده باشم تا به داستان تحمیل كنم. واقعاً دنبال سؤال‌های خودم می‌گشتم. مگر امام این‌ها را نمی‌شناخت؟ آیا آمده بود بجنگد؟! آیا نمی‌توانست برود جای دیگر؟ همه‌ی این‌ها سؤال‌های خود من هم بود.

اما این كار جلد دومی هم لازم دارد؛ از بعد عاشورا تا خطبه‌ی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در برابر یزید در شام. به نظر من شام نقطه‌ی عطف است. آن اثر ادبی كه باعث ماندگاری واقعه‌ی عاشورا شد، خطبه‌ی حضرت زینبسلام‌الله‌علیها در شام بود. واقعه‌ای اتفاق می‌افتد، اما آن‌چه كه آن را ماندگار می‌كند، در واقع بازآفرینی هنری و ادبی وقایع آن است. اولین اثر ادبی كه توانست عاشورا را ماندگار كند، خطبه‌ی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بود. به نظر من این كتاب یك روضه كم دارد!

یكی از نقدهایی كه می‌توان به نامیرا داشت، این است كه شروع جذاب و یقه‌گیری ندارد.
تعمدی است. برای این‌كه اثری با شخصیت‌های متعدد را در دست گرفته‌ایم كه این شخصیت‌ها باید برای خواننده شناخته شوند. مخصوصاً خواننده‌ی عامی كه خیلی از اسامی برای او آشنا نیستند. نمی‌خواستم با شیوه‌ی هالیوودی با این اثر برخورد كنم. باید اول فضا طراحی شود و شخصیت‌ها یكی‌یكی معرفی شوند و بعد از آن برسیم به موضوع اصلی. این داستان راجع به عاشورا نیست، بلكه راجع به عبدالله است. از همان ابتدا خواننده عبدالله را دنبال می‌كند كه به كجا می‌رود، اما از سوی دیگر داستان با جنگ شروع شده است. جنگی كه عبدالله با یك گروه راهزن دارد.
منبع: khamenei.ir
-پایان-