نقل است در همسایگی مرد مسلمانی مرد ی با مذهب دیگری زندگی میکرد .مرد مسلمان باان مرد همسایه روزی راجع به امام حسین علیه السلام وآثار گریه بران حضرت حرف می زد واین برای ان مرد پذیرشش سخت بود .چندین جلسه بحثشان به درازا کشید اما آن مرد زیر بار نمی رفت که نمی رفت.آن مرد مسلمان شبی تصمیم می گیرد که فردا با استدلالات بیشتری میروم .قانع شد شد والا دیگر کاری به او ندارم.می اید در خانه همسایه ودق الباب میکند .همسر مرد می اید ومیگوید .همسرم نیست .آن مرد مسلمان می گوید کجاست؟؟ زن میگوید صبح زود بقصد کربلا حرکت کرد.مرد مسلمان بسیار تعجب میکند که او که امام حسین وآثار گریه بر حضرت را رد می کرد حالا چطور به کربلا رفته.او هم راهی کربلا میشود .اتفاقا مرد همسایه را در کربلا می یابد نزد او میرود واز کم وکیف ماجرا جویا میشود که تو کجا واینجا کجا؟؟ ومیبیند مرد همسایه شروع به گریه میکند وخوابی را برایش تعریف میکند.که همان شب آخری که تو رفتی ومن گریه بر امام حسین را رد می کردم .شب در عالم خواب دیدم بانویی با هودجی از آسمان کاغذهایی به زائران بارگاه امام حسین میدهد .به همه داد الا به من .گفتم این کاغذها چیست و چرا بمن نمیدهید؟ دیدم آن خانمی که این کاغذها را می داد فرمود : اینها برات برای کسانی است که شب جمعه فرزندم حسین را زیارت میکنند که بااین برات دیگر به جهنم نمی روند.وکسانی که اشک بر فرزندم میریزند .تو که اعتقاد نداری بتو نمی دهم.یک باره از خواب پریدم وگریه کنان کارهایم را کردم وراهی کربلا شدم.*******************************حالا من نمی خوام ترا به این خواب وقبول ان وادارم.اما ازت تقاضا میکنم برو و کتاب کامل الزیاره را از همین اینترنت دانلود کن وبخوان .اونوقت خواهی دید که کسانی که این کارها را میکنند واین دلسوزیهای دایه مهربانتر از مادر را می کنند هیچ مقصودی ندارند جز به قهقرا بردن همین جوونهایی که کمتر اومدند پای منبرها وسخنرانی های سخنرانان تا عقائدشونو تقویت وبارور کنند.وتو هم لطفا آب به اسیاب دشمن نریز .چون بااین کار قلب اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام رو بدرد میاری.لااقل اگر مخالفت نمی کنی با دفاع بی فکرانه آب به آسیاب اونها نریز ..باز هم گوشزد میکنم هیچ احدی مخالف آگاهی وفهم ومعرفت دیگران نیست که دین ما دین علم اندوزیست.زیرا سفارش پیامبر رحمتمونه صلی الله علیه واله: اُطلِبُ العِلم مِنَ المَهد اِلَیَ الَحد... زگهواره تا گور دانش بجوی......