*نوکر امام حسین(علیه السلام) نمازش تا الان نمیماند
خطیب توانا، حجت الاسلام والمسلمین سیدقاسم شجاعی، خاطره جالبی از رجبعلی خیاط در این باره دارند.
وی در این باره مطرح کرده است: من از دوران مدرسه و ابتدایی منبر میرفتم و چون لحن سخن گرمی داشتم روضههای زیادی را
میرفتم از جمله روزهای هفتم ماه به منزل جناب مرحوم آقا شیخ رجبعلی نکوگویان (خیاط) میرفتم.
از پلهها که بالا میرفتیم، اتاق دست چپ، خانمها جمع میشدند و برایشان روضه ماهانه میخواندم، اتاق جناب شیخ هم طبقه پایین آن قرار داشت. آن زمان 13 ساله بودم و هنوز به حد بلوغ نرسیده بودم.
شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است.
روزی بعد از اتمام منبر به طبقه پایین آمدم و برای اولین بار با جناب شیخ برخورد کردم، گویا عازم بازار بود، سلام کردم، یک نگاه به
صورت من کرد و فرمود: «پسر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) و نوکر امام حسین (علیه السلام) نمازش تا الان نمیماند!! »
گفتم: چشم، در حالتی که دو ساعت به غروب مانده بود و آن روز مهمان بودم و تا آن ساعت نماز نخوانده بودم، به محض اینکه به
صورتم نگاه کرد، این حالت را در من دید و گوشزد کرد.
این مطلب موجب شد که من مواقعی در همان دوران قبل از بلوغ و بعد از آن گاهی در مجالس ایشان – که مثلاً در منزل آقای حکیمی آهن
فروش بود – میرفتم و از همان نوجوانی احساس میکردم این مرد، صحبت که میکند مطالبش الهامی است، چون اطلاعات علمی نداشت،
ولی وقتی صحبت میکرد تمام مخاطبین را مجذوب میکرد، به طوری که هنوز هم من از وی خاطرات و سخن دارم.
من جمله، از کلماتی که همیشه در ذهن من است اینکه میگفت: «از کلمه “ما” بگذرید، آن جا که در کارها کلمه «من» و «ما»
حکومت میکند شرک است، فقط یک ضمیر حاکم است آن هم ضمیر «هو» و اگر از آن ضمیر بگذرید ضمایر دیگر شرک است. »
وقتی این طور کلمات را مرحوم رجبعلی خیاط مطرح میکرد، در قلب و فکر انسان نقش میبست .