فرازی ازخطبه ی سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18

موضوع: فرازی ازخطبه ی سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    نهم


    از مولا پرسیدند : چه کنیم تا مشکلات زندگی در نظر ما کوچک آید ؟

    امیرالمومنین پنج نکته را در ارتباط با این سوال بیان فرمودند:

    1 . هرگاه یک مصیبت و مشکلی در زندگی شما پدید آمد ، شما مشکل بزرگتر از آن را در ذهن خودتان مجسم کنید و به خود بگویید اگر به جای این مشکل وارده ، آن مشکل بزرگتر بر سر من فرود می آمد ، چه می‌شد؟ اگر مشکل بزرگتر را در ذهن مجسم کنید ، تحمل این مشکلی که بر سر شما وارد شد ، بر شما آسان خواهد شد .

    توضیح بیشتر:


    مثلا اگر خدایی نکرده در یک حادثه ای دست کسی شکست ، این شکسته شدن دست را اگر بخواهیم تحمل کنیم ، در ذهن مان تجسم کنیم که اگر در این حادثه علاوه بر دست من ، پا و سر و گردن و کمرم می شکست ، چه می‌شد؟ وقتی آن مصیبت بزرگ تر را در ذهن مجسم کردید ، این مصیبت وارده تحملش آسان خواهد شد .
    ***

    2 . رنج یک مصیبت را بر گذر زمان پخش کنید ، تقسیم و توزیع کنید .

    توضیح بیشتر:


    پخش نمودن رنج یک مصیبت بر گذر زمان معنایش چیست ؟

    به این معنی ست که غم و غصه های دیروز زندگی تان ، برای دیروز بود ، تمام شد و رفت! غم و غصه های فردا هم برای فرداست که هنوز نیامده ، و اصلا معلوم نیست شمافردایی داشته باشید یا نه ،
    پس برای امروز شما ، غم و غصه های همین امروز کافی ست .
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    رویا (08-13-2012)

  3. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    دوازدهم


    سائل دوازدهم پرسید:

    کدام جاندار بود که از شکم جاندار دیگر بیرون آمد در حالی که بین آنها نسبت و نسبی نبود ؟

    امیرالمومنین فرمود : حضرت یونس پیامبر که از شکم ماهی بیرون آمد ، در حالی که هیچ نسبتی بین او و ماهی وجود نداشت .

    توضیح بیشتر :


    حضرت یونس پیامبر وقتی از قوم خودش گریخت ، آمد کنار دریا و سوار کشتی شد . دیدند یونس پیامبر مشغول ذکر و تسبیح خداست . این کشتی با نهنگی مواجه شد ، بین آدمهای داخل کشتی قرعه انداختند ، قرعه به نام یونس پیامبر افتاد . یونس را از کشتی به دریا انداختند ، باز هم دیدند او مشغول ذکر و تسبیح خداست . وقتی در دهان نهنگ قرار گرفت ، باز هم مشغول ذکر و تسبیح خدا بود . از دهان نهنگ در شکم نهنگ فرو رفت ، باز هم مشغول ذکر و تسبیح خدا بود . وقتی خدا اراده کرد و او را از تاریکستان شکم نهنگ به ساحل نجات بیافکند ، باز هم دیدند او در حال ذکر و تسبیح خداست.
    یعنی در همه حال ، به یک حال بود.
    حالات گوناگون زندگی تغییرش نداده بود . چه در داخل کشتی ، چه در دل دریا ، چه در دهان نهنگ ، چه در شکم نهنگ ، چه در ساحل نجات ...
    ***
    سوال کننده دوازدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  4. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    سیزدهم


    سائل سیزدهم برخاست و پرسید :

    یا علی ، من سه سوال از محضر شما دارم ؛

    1 . کدام کوه بود که یک بار از جای خود کوچ نمود ؟

    2 . کدام درخت بود که صد سال راه سایه‌ی آن طول دارد ؟

    3 . کدام درخت است که بدون آبیاری روییده شد ؟

    امیرالمومنین فرمود:

    1 . اما آن کوهی که یک بار از جای خود کوچ نمود ، کوه طور است که قرآن کریم می فرماید:

    وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ ... (سوره مبارکه اعراف ، آیه شریفه 171)

    2 . اما آن درختی که صد سال راه سایه او طول دارد ، درخت طوبی در بهشت است که در تمام قصرهای بهشت شاخه ای از آن آویزان است ، همانطوری که قرص آفتاب در تمامی خانه ها ، شعاع او می تابد.

    3 . اما آن درختی که بدون آبیاری روییده شد ، درختی بود که برای یونس پیامبر رویانده شد که قرآن کریم می فرماید:

    وَأَنبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِّن یَقْطِینٍ (سوره مبارکه صافات، آیه شریفه 146)

    سوال کننده سیزدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  5. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    رویا (08-13-2012)

  6. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    چهاردهم

    سائل چهاردهم برخاست و از امیرالمومنین پرسید:

    یا علی ، ما در زندگی چگونه به جنگ با سختی ها برویم ؟

    امیرالمومنین فرمود:

    به مشکلات زندگی تان زمان بدهید تا با گذشت زمان ، مشکل برطرف شود.

    شرایط بدتر را در نظر بگیرید تا تحمل آن شرایط موجود بر شما آسان شود.
    دیگران را شاد کنید ، غم را از دل دیگران بربایید تا خداوند نیز غم را از دل شما برباید و مشکل شما را حل کند.
    محرم رازی داشته باشید و مشکلات تان را با او در میان بگذارید تا تسکین پیدا کنید.
    به نقطه های مثبت و زیبای زندگی خود بیاندیشید .
    این سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .
    پانزدهم

    سائل پانزدهم برخاست و پرسید:

    یا علی ، آن پدیده چه بود که زنده اش ، می آشامید و مرده اش هم می خورد ؟
    امیرالمومنین فرمود : عصای موسی ؛
    موقعی که شاخه ای بر روی درخت بود ، می آشامید و موقعی که عصا شد ، سحر ساحران را بلعید و خورد .
    این سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .
    شانزدهم

    سائل بعدی از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست و پرسید:
    یا علی ، اول درختی که روی زمین روییده ، کدام درخت بود ؟
    اول چشمه ای که روی زمین جاری شد ، کدام چشمه بود ؟
    اول سنگی که بر روی زمین قرار گرفت ، کدام سنگ بود ؟
    امیرالمومنین فرمود:
    اول درخت ، خرما بود که حضرت آدم آن را با خود از بهشت به زمین آورد و آن را کاشت و تمام خرماهای عالم از آن اول درخت عالم پدید آمد.
    اما اول چشمه ای که بر روی زمین جاری شد ، آب حیات بود که هرکس آن را بیاشامد ، زنده خواهد ماند ، چنانکه خضر پیامبر آن را نوشید و زنده باقی ماند.
    و اول سنگی که بر روی زمین قرار گرفت ، سنگ حجرالاسود بود که حضرت آدم آن را از بهشت به دنیا آورد و بر آن زاویه‌ی خانه‌ی کعبه نصب کرد ، ابتدا از برف سفیدتر بود ، بعد در اثر حسرت دست زدن کفار و مشرکین به آن ، سیاه شد . (لذا به آن می گویند حجرالاسود ، سنگ سیاه)
    سوال کننده شانزدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

  7. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    رویا (08-13-2012)

موضوعات مشابه

  1. نمازی خواندم که هیچ جنی نخوانده بود
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن دیگر شخصیتها
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 04-01-2012, 09:43 AM
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 02-29-2012, 01:46 PM
  3. نظریه پردازی اسلامی
    توسط امیرحسین در انجمن کلام رهبری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 02-02-2012, 01:00 AM
  4. فواید بازی کردن کودکان
    توسط امیرحسین در انجمن کودکی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: 02-01-2012, 11:53 AM
  5. چند حقیقت تلخ درباره زندگی مجازی.
    توسط امیرحسین در انجمن بحث آزاد
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 02-09-2011, 10:31 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •