بیشک از او دلیل خواسته شده و گفته خواهد شد: اگر چنین است، پس چرا در امر رزقت به خداوند حسن ظن نداری، حال آنکه خداوند در قرآن آن را ضمانت و آن را با «سوگند مؤکد» یاد کرده است. و اگر چنین است که حسن ظنّت به لطف و کرم و عنایت خداوندی است، این صفتها تنها به امور اخروی اختصاص ندارد و اگر در امر دنیایت به کرمش اعتقاد داری، پس چرا به هنگام فقدان اسباب رزق دچار اضطراب شده، به کرمش اتکاء نمیکنی؟ و این همه اندوه و هم و غم به خاطر حاجتها چه دلیلی دارد؟
اگر پدری توانا و دارای عنایت داشته باشی که روزیت را عهدهدار شده باشد، آیا به ضمانتش رضایت داده، به قبولش اطمینان حاصل میکنی؟ آیا تو به راستی عنایت خداوندی را از عنایت پدرت کمتر میدانی، یا از ناتوانیاش میترسی، یا اینکه احتمال میدهی دربارهات بخل روا دارد؟ آیا هنوز اعتقاد نیافتهای که اوست ارحم الراحمین و اقدرالقادرین و اجود الاجودین؟
روایت شده که به هنگام محاسبه خلق، توسط خداوند، متعال، گناهان بندهای به خوبیهایش غلبه میکند. پس فرشتگان او را گرفته، به طرف آتش میبرند او رو به درگاه حق میکند. در این حال خداوند امر میکند او را برگردانند و میپرسد: چرا به درگاه من رو کردی؟ پاسخ میدهد: ای پروردگار! به درستی که ظن من به تو این نبود! خطاب میرسد: ای فرشتگان من! به عزت و جلالم سوگند! او حتی یک روز نیز به من حسن ظن نداشت، ولی چون ادعای آن را میکند، او را به بهشت ببرید!
از دیگر شرایط دعا این است که نسبت به احدی در عرض و مالش ظلم روا ندارد.
در یکی از حدیثهای قدسی آمده است: از تو دعا و اجابت از من، پس هیچ دعایی را از من مپوشان، مگر خواستن لقمه حرام.