*أُفٍّ لَّكُمْ وَ لِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ*;(انبيأ،67) اف بر شما و آن چه جز خدا ميپرستيد! آيا انديشه نميكنيد؟"عبادت يا براي اميد به خير و يا به علت امنيّت از شرّ است و غير از خداوند نه خيري دارد و نه شري ; از اين رو پرستش آنان بيهوده است.(تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج 14، ص 302، جامعه مدرسين قم.) خلاصه آن كه پرستش تنها براي آفريدگار جهان است و خداي متعال ،تمام كمالات را داراست و هيچ نقصي نيز ندارد و لازمه چنين موجودي اين است كه ما نتوانيم آن را ببينيم، چرا كه ديدن ما موجب نقص اوست; ديدن با چشم سر، شرايطي دارد; چيزي ديده ميشود كه در مكان و زمان و مادّي باشد و روشن است كه اينها، براي وجود خداي متعال نقص به حساب نميآيد، چرا كه از ويژگي هاي موجود مادي و مكاني آن است كه در يك جا هست و در جاي ديگر نيست..
خداي متعال كه به علّت آفريدگار بودن، حقّ پرستش دارد، از همه نقصها پاك است; از اين رو، اصلاً نبايد ديده شود، و خدايي كه با چشم ديده شود، شايستگي پرستش ندارد. بقيه موارد هم اين گونه است. خداي متعال با بشر سخن گفته و انسانها نيز ميتوانند با او سخن بگويند، اما صحبت حضوري كه رو در رو باشد، مستلزم نقص خداست و نقص بر خداي متعال، وارد نيست..