ناگفته‌هایی از حادثه‌ سوء قصد به رهبر انقلاب
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: ناگفته‌هایی از حادثه‌ سوء قصد به رهبر انقلاب

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #6
    مدیر ارشد محمد حسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    نوشته ها
    2,422
    می پسندم
    897
    مورد پسند : 464 بار در 340 پست
    نوشته های وبلاگ
    16
    میزان امتیاز
    86
    ــ شهید بهشتی به من خبر داد. تازه رسیده بودم منزل. پیکانم را سوار شدم و راه افتادم. به محض رسیدن، دکتر محجوبی گفت نگران نباش، خون را بند آوردم. و من آماده شدم برای جراحی.

    دکتر زرگر ادامه می‌دهد: «رگ پیوندی می‌خواستیم، پای راست را شکافتیم. رگ دست راست و شبکه عصبی‌اش کاملا متلاشی شده بود. فقط توانستیم کمی جلوی خونریزی را بگیریم و کمی هم پانسمان کنیم. تصمیم بر این شد که آقا را ببریم بیمارستان قلب.»

    دکتر میلانی هم که مثل دکتر زرگر تمام موهای سرش سفید شده، غرق روزهای تلخ دهه ۶۰ شده است، آرام و با تامل تعریف می‌کند:

    ــ جراحت خیلی سنگین بود، سمت راست بدن پر از ترکش و قطعات ضبط صوت بود، حتی یکی از ترکش‌ها زیر گلوی آقا جا خوش کرده بود. قسمتی از سینه ایشان کاملا سوخته بود! یکی دو تا از دنده‌ها هم شکسته بود. دست راست هم کاملا از کار افتاده بود و از شدت ضربه ورم کرده بود. استخوان‌های کتف و سینه کاملا دیده می‌شد. ۳۷ واحد خونی و فراورده‌های خونی به آقا زده بودند که خود این تعداد، واکنش‌های انعقادی را مختل می‌کرد... دو سه بار نبض آقا افتاد و چند بار مجبور شدیم پانسمان را باز کنیم و دوباره رگ‌ها را مسدود کنیم... خیلی عجیب بود، انگار هیچ چیز به ارادهٔ ما نبود...

    و دکتر منافی چشم‌هایش را روی هم می‌گذارد و آن روز‌ها را اینگونه از پشت پرچین خاطرات ماندگارش بیرون می‌ریزد: «مردم بیرون بیمارستان صف کشیده بودند برای اهدای خون. رادیو هم اعلام کرده بود جراحت به قلب آقا رسیده، عده‌ای توی محوطه جلوی اورژانس ایستاده بودند و می‌گفتند می‌خواهیم» قلبمان «را بدهیم... با هلی‌کوپ‌تر، آقا را رساندیم بیمارستان قلب. لوله تنفس داشتند و تا بیمارستان دو بار مونیتور وضعیت نبض، خط ممتد نشان داد... عمل جراحی ۳ ساعت طول کشید و آقا به بخش» آی سی یو «منتقل شدند. شب برای چند لحظه به هوش آمدند... کاغذ خواستند تا چیزی بنویسند... کاغذ که دادیم با دست چپ و خیلی آرام و با دقت چند کلمه را به زحمت کنار هم چیدند:

    - همراهان من چطورند؟


  2. 2 کاربر پست محمد حسین عزیز را پسندیده اند .

    پرواز (06-27-2012), امیرحسین (06-27-2012)

موضوعات مشابه

  1. آشنایی با سوره های قرآن کریم
    توسط پرواز در انجمن در صحبت قرآن
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: 07-17-2012, 02:05 PM
  2. خدایی الاغ سوار بدون ریش و....
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن عقاید مذاهب دیگر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 06-05-2012, 07:46 PM
  3. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 03-31-2012, 07:50 PM
  4. راه هایی استثنایی برای موفقیت خانم‌ها
    توسط طاهره وحیدیان در انجمن سلامت
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: 02-26-2012, 09:17 PM
  5. خاطره زیبای از شهید بابایی و ژنرال امریکایی
    توسط محمد حسین در انجمن عطر شهید
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10-16-2011, 03:29 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •