چرا کارها را باید با «بسم الله» آغاز کرد؟
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: چرا کارها را باید با «بسم الله» آغاز کرد؟

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277
    پیامبر دست‏‏ پرورده خدا و علی دست‏پرورده پیامبر

    امام صادق(علیه‏السلام) در روایتی فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزّوَجَلّ أَدَّبَ نَبِیهُ فَأَحْسَنَ تَأْدِیبَهُ». در جای دیگر می‏فرماید: «إِنَّ اللَّهَ أَدَّبَ نَبِیهُ حَتَّى إِذَا أَقَامَهُ عَلَى مَا أَرَادَ». شبیه به این روایات نسبت به پیغمبر اکرم باز هم وجود دارد. در بُعد رسالت قرآن نیز رسول الله را «اسوه حسنه» معرّفی می‏کند. امّا در بُعد ولایت می‏توان به این روایت از علی(علیه‏السلام) اشاره کرد که فرمود: «قال: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلّی ‏الله ‏علیه ‏وآله) أَدَّبَهُ اللَّهُ عَزّوَجَلّ»، خدا پیغمبر را ادب کرد، «وَ هُوَ أَدَّبَنِی»، پیغمبر هم من را ادب نمود؛ من دست پرورده او هستم، «وَ أَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أُوَرِّثُ الْآدَابَ الْمُکَرَّمِینَ». این‏چنین حجّت بر همه تمام می‏شود، به گونه‏ای که دیگر هیچ کس نمی‌تواند بگوید: «نمی‌توانستم»! اگر کسی چنین حرفی بزند به او خواهند گفت: چه طور شد که آن‏ها توانستند، تو نتوانستی!؟ آن‏ها هم مثل تو انسان بودند! شما در اعضاء و جوارح و قوا با پیغمبر و ائمه مشترک بودید! چگونه برخی می‏گویند: «ما نمی‏توانیم»!؟ چه طور آن‏ها مؤدّب به آداب الهی شدند، امّا ما «نمی‌توانیم»!؟ بی صفایی نکن! با صفا بگو: «نمی‌خواهم»! بگو: «شهوت و غضب و وهمم نمی‌گذارد»! چرا می‌گویی: «نمی‌دانستم»؟ چرا می‏گویی: «نمی‌توانستم»؟ بگو: «هوای نفسم نمی‏گذارد»!

    در روایتی داریم از خود پیغمبر اکرم آمده است: «قال رسول الله(صلی‏ الله‏ علیه‏ وآله‏ وسلم): أَدَّبَنِی رَبِّی»، حضرت در اینجا از تعبیر «ربّ» استفاده می‌کند و «ربوبیت» حقّ را مطرح می‌کند، «ربّ» به معنای «پرورش دهنده» است. فرمود: «أَدَّبَنِی رَبِّی»، پروردگارم من را تربیت کرد و ادب نمود، «فَأَحْسَنَ تَأْدِیبِی»، و من را به کارهای زیبا و احسن ادب مؤدّب ساخت.

    «أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ»، بسیار زیبا است! من کسی هستم که مربّای تربیت الهی هستم، من تربیت شده یدالله‌ام، «أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِی أَدِیبِی»، او هم تربیت شده دست من است. می‌خواستم این را بگویم که: این‏گونه حجّت را بر ما تمام کرده‏ اند.
    ویرایش توسط امیرحسین : 06-15-2012 در ساعت 09:52 AM

    پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد.
    م.ا

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •