پیامبر دست پرورده خدا و علی دستپرورده پیامبر
امام صادق(علیهالسلام) در روایتی فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزّوَجَلّ أَدَّبَ نَبِیهُ فَأَحْسَنَ تَأْدِیبَهُ». در جای دیگر میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ أَدَّبَ نَبِیهُ حَتَّى إِذَا أَقَامَهُ عَلَى مَا أَرَادَ». شبیه به این روایات نسبت به پیغمبر اکرم باز هم وجود دارد. در بُعد رسالت قرآن نیز رسول الله را «اسوه حسنه» معرّفی میکند. امّا در بُعد ولایت میتوان به این روایت از علی(علیهالسلام) اشاره کرد که فرمود: «قال: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلّی الله علیه وآله) أَدَّبَهُ اللَّهُ عَزّوَجَلّ»، خدا پیغمبر را ادب کرد، «وَ هُوَ أَدَّبَنِی»، پیغمبر هم من را ادب نمود؛ من دست پرورده او هستم، «وَ أَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أُوَرِّثُ الْآدَابَ الْمُکَرَّمِینَ». اینچنین حجّت بر همه تمام میشود، به گونهای که دیگر هیچ کس نمیتواند بگوید: «نمیتوانستم»! اگر کسی چنین حرفی بزند به او خواهند گفت: چه طور شد که آنها توانستند، تو نتوانستی!؟ آنها هم مثل تو انسان بودند! شما در اعضاء و جوارح و قوا با پیغمبر و ائمه مشترک بودید! چگونه برخی میگویند: «ما نمیتوانیم»!؟ چه طور آنها مؤدّب به آداب الهی شدند، امّا ما «نمیتوانیم»!؟ بی صفایی نکن! با صفا بگو: «نمیخواهم»! بگو: «شهوت و غضب و وهمم نمیگذارد»! چرا میگویی: «نمیدانستم»؟ چرا میگویی: «نمیتوانستم»؟ بگو: «هوای نفسم نمیگذارد»!
در روایتی داریم از خود پیغمبر اکرم آمده است: «قال رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم): أَدَّبَنِی رَبِّی»، حضرت در اینجا از تعبیر «ربّ» استفاده میکند و «ربوبیت» حقّ را مطرح میکند، «ربّ» به معنای «پرورش دهنده» است. فرمود: «أَدَّبَنِی رَبِّی»، پروردگارم من را تربیت کرد و ادب نمود، «فَأَحْسَنَ تَأْدِیبِی»، و من را به کارهای زیبا و احسن ادب مؤدّب ساخت.
«أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ»، بسیار زیبا است! من کسی هستم که مربّای تربیت الهی هستم، من تربیت شده یداللهام، «أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِی أَدِیبِی»، او هم تربیت شده دست من است. میخواستم این را بگویم که: اینگونه حجّت را بر ما تمام کرده اند.