RE: سرّ حجیت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) بر ائمه(علیهم السلام)
ضرورت تأسی به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
حالا این بانو كه برای همه ما اسوه است در این بخش ما موظفیم مثل آن حضرت حركت كنیم منتها او در حد آفتاب [و] ما در حد شمع او فضای كل جهان را روشن میكند منتها ما در زندگی خاص خودمان مثل شمع نور میدهیم و فضای زندگی خود را روشن كنیم.
والاترین مصلحت، محصول خالصانهترین عبادت
این است كه فرمود: «من أصعد الی الله خالص عبادته أهبط الله عزّوجلّ إلیه أفضل مصلحته» ؛ فرمود: اگر كسی عمل خالص بكند و این قدرت را داشته باشد كه عمل خالص را به پیشگاه ذات اقدس الهی ببرد، ذات اقدس الهی بهترین و والاترین مصلحت او را به او عطا میكند و نازل میكند. یك وقت انسان كار خوب انجام میدهد و دیگر به این فكر نیست كه من این كار خوب را حفظ بكنم. این مثل یك باغبانی است كه یك نهالی را غرس كرده است و دیگر به فكر آبیاری او نیست. ممكن است او دیم یعنی آنچه كه به وسیله باران در بیابانها رشد میكند، مستدام هم هست. اینها را میگویند دیم و واژه عربی هم هست. اگر كسی دیمی كار كرد گاهی محصول میگیرد، گاهی نمیگیرد و مانند آن. ما مأموریم كه مثل یك باغبانی كه در كنار منزلش یك گلی یا نهالی را غرس كرده؛ مثل فرزند از او نگهداری كنیم. دائماً مواظب او باشیم حدوثاً و بقائاً.
پس یك وقتی كسی كار خیر انجام میدهد به این فكر نیست كه آن را حفظ بكند؛ گاهی آن [كارخیر] را میگوید، گاهی آن را با منت ذكر میكند گاهی مثلاً خوشش میآید كه دیگران بازگو كنند یا از آن بهرهبرداری كنند (بهرهبرداری تبلیغی و سیاسی) این شخص كار خوب كرده است و اما آن كار خوب زمینی است همین جا ماند. برخی ها كار خوب انجام میدهند برای ضبط و نگهداری او هم تلاش و كوشش میكنند اما تا یك مدت محدودی. برخی ها تلاش و كوشششان زیاد هست اما آن قدرت را ندارند كه بالا ببرند.
وجود مبارك بیبی (سلام الله علیها) نفرمود اگر كسی كار خوب بكند، خدا بهترین مصلحت را به او میدهد فرمود: كار خوب بكن، این را نگه بدار، این را هدیه بكن، برو و ببر. تا انسان بالا نرود كه نمیتواند یك هدیهای را به پیشگاه ذات اقدس الهی اهدا بكند، فرمود: «من أصعد الی الله خالص عبادته أهبط الله عزّوجلّ إلیه أفضل مصلحته» اگر یك كسی كار خوب كرد و این كار را حدوثاً و بقائاً طاهر نگه داشت (آلوده نكرد) و همراه كار خوب رفت؛ چون "إِلَیْهِ یَصْعَدُ الكَلِمُ الطَّیِّبُ"، بالا رفتن كار هر كسی نیست؛ بالا برود و این بار را هم به همراه داشته باشد تا به «لدی الله» برسد و به خدا تقدیم بكند.
اگر كسی به جایی رسید كه خودش كار خیر خود را به خدا تقدیم كرد خودش بالا برد؛ نه ملائكه بالا ببرند؛ كار خیر را ملائكه میبرند گزارش میدهند بالأخره جواب را هم آنها میآورند؛ آن بردن و آوردن هر دو مع الواسطه است، بهرهاش هم كم است، ولی اگر كسی خودش آن هنر را داشته باشد كه همراه ملائكه بالا برود و این كار خیر خود را به پیشگاه ذات اقدس الهی تقدیم بكند؛ خودش اصعاد كند، خودش به همراه عمل برود، آنگاه فاضلترین مصلحت او را ذات اقدس الهی نازل میكند؛ خود خدا؛ نه به فرشتهها بگوید: «أهبط الله عزّوجلّ إلیه أفضل مصلحته» خب، این دستوری است كه وجود مبارك بیبی به ما داده است فرمود این كار شدنی است [و] این كار را انجام بدهید و مانند آن.