با سلام
(آيه 5)- انسان در پيشگاه خدا: از اينجا گوئى «بنده» پروردگار خود را مخاطب ساخته نخست از عبوديت خويش در برابر او، و سپس از امدادها و كمكهاى او سخن مىگويد: «تنها تو را مىپرستم و تنها از تو يارى مىجويم» (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ).
در واقع آيات گذشته سخن از توحيد ذات و صفات مىگفت و در اينجا سخن از توحيد عبادت، و توحيد افعال است. توحيد عبادت آن است كه هيچ كس و هيچ چيز را شايسته پرستش جز ذات خدا ندانيم تنها به فرمان او گردن نهيم، و از بندگى و تسليم در برابر غير ذات او بپرهيزيم، توحيد افعال آن است كه تنها مؤثر حقيقى را در عالم او بدانيم، نه اينكه دنبال سبب نرويم بلكه معتقد باشيم هر سببى هر تأثيرى دارد به فرمان خداست. اين تفكر و اعتقاد انسان را از همه كس و همه موجودات بريده و تنها به خدا پيوند مىدهد.
(آيه 6)- «ما را به راه راست هدايت فرما» (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ).
پس از اظهار تسليم در برابر پروردگار و وصول بر مرحله عبوديت و استمداد از ذات پاك او نخستين تقاضاى بنده اين است كه او را به راه راست، راه پاكى و نيكى، راه عدل و داد، و راه ايمان و عمل صالح هدايت فرمايد، در اينجا اين سؤال كه چرا ما همواره درخواست هدايت به صراط مستقيم از خدا مىكنيم مگر ما گمراهيم! مطرح مىشود. وانگهى اين سخن از پيامبر و امامان كه نمونه انسان كامل بودند چه معنى دارد؟! در پاسخ مىگوئيم: انسان در مسير هدايت هر لحظه بيم لغزش و انحراف در باره او مىرود، به همين دليل بايد خود را در اختيار پروردگار بگذارد و تقاضا كند كه او را بر راه راست ثابت نگهدارد. دوم اينكه، هدايت همان پيمودن طريق تكامل است كه انسان تدريجا مراحل نقصان را پشت سر بگذارد و به مراحل بالاتر برسد. بنابراين جاى تعجب نيست كه حتى پيامبران و امامان از خدا تقاضاى هدايت «صراط مستقيم» كنند، چه اينكه كمال مطلق تنها خدا است، و همه بدون استثناء در مسير تكاملند، چه مانعى دارد كه آنها نيز تقاضاى درجات بالاترى را از خدا بنمايند.
امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه مىفرمايد: «خداوندا! ما را بر راهى كه به محبت تو مىرسد و به بهشت واصل مىگردد، و مانع از پيروى هوسهاى كشنده و آراء انحرافى و هلاك كننده است ثابت بدار».
صراط مستقيم چيست؟ «صراط مستقيم» همان آئين خدا پرستى و دين حق و پايبند بودن به دستورات خداست، چنانكه در سوره انعام آيه 161 مىخوانيم: «بگو: خداوند مرا به صراط مستقيم هدايت كرده، به دين استوار آئين ابراهيم كه هرگز به خدا شرك نورزيد».
دو خط انحرافى! «مرا به راه كسانى هدايت فرما كه آنان را مشمول انواع نعمتهاى خود قرار دادى (نعمت هدايت، نعمت توفيق، نعمت رهبرى مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) نه آنها كه بر اثر اعمال زشت و انحراف عقيده غضب تو دامنگيرشان شد و نه آنها كه جاده حق را رها كرده و در بيراههها گمراه و سرگردان شده» (صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ).
در حقيقت خدا به ما دستور مىدهد طريق و خط پيامبران و نيكوكاران و آنها كه مشمول نعمت و الطاف او شدهاند را بخواهيم و به ما هشدار مىدهد كه در برابر شما هميشه دو خط انحرافى قرار دارد، خط «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» و خط «الضَّالِّينَ».
1- «الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند؟
سوره نساء آيه 69 اين گروه را تفسير كرده است: «كسانى كه دستورات خدا و پيامبر را اطاعت كنند، خدا آنها را با كسانى قرار مىدهد كه مشمول نعمت خود ساخته، از پيامبران و رهبران صادق و راستين و جانبازان و شهيدان راه خدا و افراد صالح، و اينان رفيقان خوبى هستند». بنابراين ما در سوره حمد از خدا مىخواهيم كه در خط اين چهار گروه قرار گيريم كه در هر مقطع زمانى بايد در يكى از اين خطوط، انجام وظيفه كنيم و رسالت خويش را ادا نمائيم.
2- «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» و «الضَّالِّينَ» كيانند؟
از موارد استعمال اين دو كلمه در قرآن مجيد چنين استفاده مىشود كه «الضَّالِّينَ» گمراهان عادى هستند، و «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» گمراهان لجوج و منافق، به همين دليل در بسيارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذكر شده.
در آيه 6 سوره فتح آمده است: «خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك و آنها را كه در باره خدا گمان بد مىبرند مورد غضب خويش قرار مىدهد، و آنها را لعن مىكند، و از رحمت خويش دور مىسازد، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است».
به هر حال «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» آنها هستند كه علاوه بر كفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مىپيمايند و حتّى از اذيت و آزار رهبران الهى و پيامبران در صورت امكان فرو گذار نمىكنند.
--پايان سوره حمد--
یا حق !