گذشته از اينكه مخالفين على در باره پيروزى و رسيدن به هدف خود از هيچ جرم و جنايت و نقض قوانين صريح اسلام (بدون استثنا) فرو گذارى نمى كردند و هر لكه را به نام اينكه صحابى هستند و مجتهدند،مى شستند ولى على به قوانين اسلام پايبند بود.
از على عليه السلام در فنون متفرقه عقلى و دينى و اجتماعى نزديك به يازده هزار كلمات قصار ضبط شده (2) و معارف اسلام را (3) در سخنرانيهاى خود با بليغ ترين لهجه و روانترين بيان ايراد نموده (4) وى دستور زبان عربى را وضع كرد و اساس ادبيات عربى را بنياد نهاد.وى اول كسى است در اسلام كه در فلسفه الهى غور كرده (5) به سبك استدلال آزاد و برهان منطقى سخن گفت و مسائلى را كه تا آن روز در ميان فلاسفه جهان،مورد توجه قرار نگرفته بود طرح كرده و در اين باب بحدى عنايت به خرج مى داد كه در بحبوحه (6) جنگها به بحث علمى مى پرداخت.
3-گروه انبوهى از رجال دينى و دانشمندان اسلامى را تربيت كرد (7) كه در ميان ايشان جمعى از زهاد و اهل معرفت مانند«اويس قرنى و كميل بن زياد و ميثم تمار و رشيد هجرى»وجود دارند كه در ميان عرفاى اسلامى،مصادر عرفان شناخته شده اند و عده اى مصادر اوليه علم فقه و كلام و تفسير و قرائت و غير آنها مى باشند.
پى نوشت:
-كتاب الغرر و الدرر آمدى و متفرقات جوامع حديث. 3-مروج الذهب،ج 2،ص 431.شرح ابن ابى الحديث ج 1،ص 181.
4-اشباه و نظاير سيوطى در نحو،ج 2.شرح ابن ابى الحديد،ج 1،ص 6.
5-ر،ك:نهج البلاغه.
6-در بحبوحه جنگ جمل،عربى خدمت على (علیه السلام) عرض كرد:يا امير المؤمنين!تومىگويى خدا واحد است؟مردم از هر طرف به وى حمله كرده گفتند اى عرب!مگر پراكندگى قلب و تشويش خاطر على را مشاهده نمىكنى كه به بحث علمى مىپردازى؟على (علیه السلام) به اصحاب خود فرمود:اين مرد را به حال خود بگذاريد،زيرا من در جنگ با اين قوم هم جز روشن شدن عقايد درست و مقاصد دين،منظورى ندارم،سپس تفصيلا به پاسخ سؤال عرب پرداخت (بحار،ج 2،ص 65)
7-شرح ابن ابى الحديد،ج 1،ص 6-9.