پيشگوئيهاى اميرالمؤمنين در مورد احوال مردم در آخرالزمان
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: پيشگوئيهاى اميرالمؤمنين در مورد احوال مردم در آخرالزمان

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    قسمتى از اخبار حضرت راجع به احوالات مردم آخر زمان

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    اميرالمؤمنين عليه السّلام در مابين سرزمينى به نام ذى قار (جايى است بين كوفه و واسط) اين خطبه را ايراد نموده است :
    پس از حمد و ثناى پروردگار و تمجيد و ستايش بسيار از حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و علت ارسال آن حضرت مى فرمايد: پس خداى عزوجل محمد صلى الله عليه و آله را بدين منظور برانگيخت . اما بدانيد كه بزودى پس از
    من زمانى بر شما بيايد كه در آن زمان چيزى مخفى تر از حق و آشكارتر از باطل و زيادتر از دروغ بر خداى تعالى و رسول صلى الله عليه و آله نيست .
    در نزد مردم آن زمان بى ارزشترين متاع كتاب خدا است اگر آنطور كه بايد و شايد خوانده شود (و به همانگونه كه منظور خداست تفسير گردد) و هيچ متاعى هم باز پر مشترى تر و گرانقيمت تر از همان كتاب خدا نيست در صورتى كه آياتش از جاهاى خود تحريف و تغيير يابد (خلاصه اگر صحيح تفسير شود كم قيمت و اگر به نفع ظالمان باشد با قيمت خواهد شد) در ميان بندگان و شهرها در آن زمان چيزى از كار خير بيشتر مورد تنفر و انكار نيست ، و چيزى هم از منكر و كار زشت بيشتر مرغوب نيست ، در آن زمان هيچ كار هرزه اى برتر و هيچ كفرى جانفرساتر از راه يابى در وقت گمراهى نيست ، چون كه خود قرآن دانان ، قرآن را پشت سر اندازند، و حافظانش آن را به دست فراموشى سپارند تا آنكه خواهشهاى نفسانى آنها را به دنبال خود كشاند، و اين شيوه را (پشت در پشت ) از پدران خود به ارث برند و به دروغ و تكذيب دست به تحريف و تفسير قرآن زنند (هر كس به عقل ناقص خود آن را تفسير كند) و آن را به بهاى ناچيزى بفروشند و بدان بى رغبت باشند.

    قرآن و اهل آن در آخر زمان

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    در اين زمان است كه قرآن و اهل آن مطرود و رانده از اجتماع گردند (مردم به آنها توجه نكنند) و دو رفيقان يك راهند كه كسى پناهشان ندهد (قرآن و عالمين عاملين آن در نظر مردم بى ارزشند) وه كه چه دوستان وفادار و پسنديده اى هستند، و خوشا به حال آن دو آنچه با خاطرش كار مى كنند. در آن زمان قرآن و اهل آن (به ظاهر) در ميان مردمند و (در باطن ) در آنان نيستند و با آنها هم (موافق ) نمى باشند و همراه آنان نيستند، اين مردم (دنيا خواهان ) بر جدائى (از حق و حق پرستان ) گرد هم آيند و از جماعت (مسلمانان ) پراكنده گردند. سرپرستى كار اين مردم و كار دينشان را، كسانى به دست گرفته اند كه به نيرنگ و زشت كارى و رشوه و آدم كشى در ميان آنها رفتار كنند، گويا خود را پيشوايان و راهنمايان قرآنى مى پندارند در صورتى كه قرآن پيشوا و رهبر آنها نيست (بلكه هواى نفس و شيطان امام آنهاست ) از حق (و حقيقت ) در ميان ايشان به جاى نماند (سخنگوها و نويسندگان بسيار اما عامل به آن كم است ) كسى است كه آوازه حكمتهاى قرآن به گوشش خورده و به پيروى آن درآيد ولى هنوز درست ننشسته كه از دين بيرون رود و از دين و روش ‍ پادشاهى به آئين پادشاهى ديگر درآيد (خلاصه دين او تابع آراء حكمرانان باشد) و از تحت سرپرستى پادشاهى به سرپرستى پادشاهى ديگر برآيد، و از پيروى زمامدارى به پيروى زمامدار ديگرى درآيد، و از تعهدات سلطانى به زير بار تعهدات سلطان ديگرى برود، و به تدريج از آنجائى كه خود خبر ندارند خداى تعالى آنان را بوسيله آرزو و اميد به نابودى كشاند. براستى كه دام خدا بسيار محكم و سخت است ، تا بدانجا كه در گناه و نافرمانى زاد و ولد كنند و به جور و ستم ديندارى نمايند.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (02-07-2012)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •