اشعار فوق العاده عرفانی و ملکوتی مولوی در مثنوی و دیوان شمس-الفاظ ملکوتی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: اشعار فوق العاده عرفانی و ملکوتی مولوی در مثنوی و دیوان شمس-الفاظ ملکوتی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158

    انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۵ “ – بازتاب سماع مولوی و واکنش وی به اعتراضها

    انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۵ “ – بازتاب سماع مولوی و واکنش وی به اعتراضها
    بازتاب سماع مولوی در قونیه
    با همه ی سابقه و پیشینه ای که سماع در میان صوفیان داشت و با همه ی توجیه و تاویلها و فضیلت سازیهایی که مشایخ تصوف برای سماع نموده بودند و با همه ی نفوذ و رواجی که تصوف در شهر مهم قونیه داشت (و برغم حمایتی که پادشاهان و وزیران سلجوقی حاکم بر قونیه و روم از این برنامه ی درویشی می کردند) ، برنامه های افراطی مولوی مخالفتها و اعتراض های وسیعی را از سوی گروه های مختلف مردم برمی انگیخت.در این اعتراض جمعی ، اقشار گوناگون مردم شرکت داشتند ، نه تنها متدینان و فقیهان که بسیاری از دانشمندان (غیر از فقیهان) و افراد دیگر نیز از تندرویهای مولوی ناخشنود بودند.
    حتی شمار زیادی از صوفیان و مشایخ آنها نیز در این جبهه ی ضدّ سماع حضور داشتند و فعالانه مبارزه می کردند. حکایتهای سپهسالار و افلاکی و حتی برخی شعرهای دفاع آمیز مولوی نشان دهنده ی حجم وسیع این اعتراضها است.مناقب العارفین نقل میکند :«علمای شهر که در آن عصر حضور داشتند و هر کدام در علوم مختلف استاد و مورد قبل بودند ، به اتفاق نزد عالم بزرگ شهر قونیه ، “قاضی سراج الدین” رفتند و از رواج سماع و رباب (توسط مولوی) شکایت کردند….۱ »همچنین مناقب العارفین در جای دیگر می نویسد :«در آن زمان نه چندان اعتراض و انکار می کردند و فتواها می نبشتند (مینوشتند) و در تحریم سماع و رباب ، بابها می خواندند که در بیان کتاب آید!۲ »جمله ی زیر – که همان کتاب از مولوی نقل کرده است – حجم وسیع اعتراضها را به وضوح نشان می دهد :«ای دریغا ! اهل قونیه از سماع چر ذوق ما ملول می شوند و زیر زیر طعنه می زنند….۳ »نشانه های متعدد دیگری از این اعتراض ها در موارد مختلف همان کتاب به چشم می خورد.۴
    پی نوشت:
    ) مناقب العارفین ۱۶۶۲) همان ۱۵۴۳) همان ۲۷۷۴) همان ۲۳۳ ، ۲۹۶ ، ۴۱۵ ، ۴۵۹ ، ۵۷۸ .
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    واکنش مولوی در برابر اعتراض ها
    در برابر انتقادها و اعتراض های مکرر و مستمر مخالفان ، مولوی نوعا جواب روشن و قانع کننده (منطقی ) نمی داد. و به بیان های شاعرانه و احساسی ( و گاهی به تحقیر و توهین ) اکتفا می نمود. ۱۰
    در پاسخ اعتراض جماعتی از علما نسبت به شیفتگی وی به “رباب” اظهار می داشت :«آهن سرد می کوبند ! والله ثم والله سر گورشان رباب خواهند زد.۱۱ »در جای دیگر می گوید :«اگر “رباب” را که علمای دین حرام کرده بودند به کار آنها می آمد همانند چیزهای دیگر (از مدارس و خوانق و نقود و …)دست از آن می کشیدیم و نثار پیشوایان دین می کردیم. اما چون “رباب” را غریب یافتیم از سر غریب نوازی آن را نواختیم!۱۲ »سید شرف الدین (یکی از علما و مخالفان مولوی) به سخن مولوی که گفته بود - موسیقیِ رباب ، آوازِ درِ بهشت است - اعتراض کرد که :«چرا ما (و دیگران) صدای آن را نمی شنویم؟!»مولوی در جواب گفت:«آن چه ما می شنویم آواز باز شدن درِ بهشت است و آنچه او می شنود صدای بسته شدن درِ بهشت است! ۱۳ »مولوی در گرماگرم سماع ، می چرخید و می گفت:سماع گرم کن و خاطر خران کم جوکه جان جان سماعی و رونق ایام ۱۴بار دیگر یادآوری می شود که علاقه و گرایش افراطی مولوی به سماع (که علامت صوفیه بوده است) دلیل روشنی بر امتزاج تصوف و عرفان در عصر مولوی بوده است. اختلاطی که مولوی نیز از آن مصون نمانده و در موارد متعددی تحت تاثیر آن قرار گرفته است ، چنان که برخی از اساتید مولوی نیز از صوفیان شناخته شده بوده اند.
    پی نوشت:

    ۱۰) دلیل هایی که گهگاه مولوی برای تقدیس سماع بیان کرده است در بخش بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت
    .۱۱) مناقب العارفین ۵۶۲
    .۱۲) همان
    ۱۶۷۱۳) همان
    ۴۸۴۱۴) کلیات شمس تبریزی ، طبع نگاه ، غزل ۱۷۳۴ . مولوی در برخی موارد در مقابل انتقاد دیگران بردباری و تحمل لازم را نداشت و چه بسا با تندی و توهین و دشنام با آنان برخورد می کرد (هر چند از صوفیان و هم مسلکان وی بوده باشد). داستان شخصی که از مثنوی انتقاد کرده بود – و گفته می شود از اصحاب صدرالدین قونوی بوده است – و آن را از نکات دقیق فنی خالی دانسته و غیر قابل قیاس با نوشته های کسانی چون ابن عربی و قونوی و … معرفی کرده بود و متقابلا جواب تند و دشنام آمیز مولوی … (که در مثنوی منعکس شده است) ، نمونه ای از برخورد های ستیز آمیز مولوی است :خر بطی نا گاه از خر خانه یسر برون آورد از طعّانه ی کاین سخن پستست یعنی مثنویقصه ی پیغمبر است و پیروی… ای سگ طاعن تو عوعو میکنیطعن قرآن را برون شو می کنی آن خداوندان که ره طی کرده اندگوش وا بانگ سگان کی کرده اند
    ویرایش توسط طاهره وحیدیان : 02-02-2012 در ساعت 10:44 PM
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  3. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    انحرافات و نقد مولوی – مولوی و سماع ” ۶ “ – سماعِ زنانه !

    پدیده شگفت‌تری از سماع مولوی برپایی «سماع زنانه» با حضور و توسط مولوی است! در این مراسم (یعنی مراسم سماع صوفیانه – زنانه)، مولوی خود ستاره اصلی رقص و وجد عرفانی است و زنان – که برخی از آن‌ها از شاهزادگان و اشراف هستند- بر گرد او پروانه‌وار حلقه می­زنند و بعد از ایراد سخنانی توسّط مولوی، مراسم چرخ و رقص با خوانندگی کنیزکان خواننده و نوازنده درباری آغاز می‌شود و تا نیمه­های شب ادامه می­یابد.
    اینک متن یکی از گزارش­های «سماع زنانه» مولوی برای آگاهی بیشتر از موضوع درج می‌شود:
    « از کـُمَّلِ [= بـزرگان] اصحاب مـنقول است که: هـر شب آدینه، مجموعه خواتین اَکابر [= همسران بزرگان] قونیه پیش خاتون [= همسر] امین­الدّین­میکائیل، که نایب خاص سلطان بود، جمع می­آمدند و لابه‌ها[۱] می‌کردند که البته [از] حضرت خداوندگار [= مولوی]، [برای برپایی مراسم سماع] دعوت کند. چه، حضرتش را بدان خاتون آخرت، از حد بیرون التفات و عنایت‌ها بود و او را شیخ خواتین می­گفت. و چون آن جماعت [= زنان] جمع شدندی… بعد از نمازعشاء، حضرت مولانا، بی‌زحمت [= بی‌مزاحمت و] تنها و تنها [= به تنهایی] پیش ایشان رفتی و در میانه ایشان [= زنان] نشسته، هَمَشان [= همه آنـها] گرد آن قُطب [= مولوی] حلقه گشتندی و بر او گشتندی… و حضرتش در میان گل و گلاب غرق عرق گشته تا نصف­اللیل به معانی و اسرار و نصایح مشغول شدی. آخرالامر کنیزکان گوینده [= آوازه‌خوان] و دفّافانِ [= دایره‌زنان] نادِر و نای‌زنان [= نی زنان]، از [گروه] زنان، [به خوانندگی و نوازندگی] سرآغاز کردندی و حضرت مولانا به سماع شروع فرمودی و آن جماعت به حالی می­شدند که سر از پا و کلاه از سر ندانستندی…» (مناقب­العارفین، ص۴۹۰).
    کتاب مولانا­ جلال­الدّین نیز این داستان را نقل کرده است.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  4. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    مورد دیگر از سماع زنانه، برپایی سماع در خانه مریده، «نظام­خاتون» است که در همان مدرک آمده است (مناقب­العارفین، ص ۶۰۱).
    البته برپایی سماع با حضور زنان در میان صوفیه، کم و بیش وجود داشته است. علاءالدّوله­ سمنانی در «چهل­مجلس» (ص، ۲۵۸) و دیگران اشاره­هایی به این مطلب دارند. در مفتاح­ الجنّات آمده است:«… و وقت باشد که مستورات [= زنان] نیز درآرند برخی به نظاره و برخی خود دعوی کنند که ما عین کاریم و مردان و زنان به هم در یک خانه آیند و خود را محرم یکدیگر دانند…(مقدمه­مفتاح­الجنّا ت، ص ۴۴)».
    اوردالاحباب از قول یکی از مشایخ تصوّف می­نویسد: « من که ابوطالب­ام، مروان قاضی را دریافتم، او را کنیزکان بودند مُغَنّیَه [= آوازه خوان] که به جهت اهل تصوّف آماده داشته بود، هر وقت اهل تصوف را جمع کردی و سماع دادی. » آنچه موجب امنیت خاطر و جرأت مولوی در برپایی محافلِ سماعِ اینچنینی و زیاده روی در این موضوعِ نه چندان خوشایند در ذائقه ی مسلمانان می شد (جدا از اعتقاد و عقاید وی) حمایت همه جانبه ی حکم رانان و امیران سلجوقی ، بخصوص “معین الدوله پروانه” حاکم واقعی و پرقدرت و همه کاره ی قونیه و روم بود.
    معین الدوله خود گرایش صوفیانه داشت و مشایخ تصوف ، چون فخرالدین عراقی ، صدرالدین قونوی ، مولوی و دیگران را مورد حمایت قرار میداد.بخش زیادی از مخارج مولوی و یاران وی (همچنین هزینه ی محافل سِماع) نیز ، از کمکهای پروانه و شخصیتهای دیگری چون امیر معتزّ خراسانی ، همسر سلطان سلجوقی ، علم الدین قیصر و … تأمین می شد.


    [۱] – لابه‌ها = التماس‌ها
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  5. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    رویا (08-04-2012)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •