RE: مختصري از زندگي امام موسي كاظم (ع)
امام(ع) نيز با همان زبان جواب وي را گفت. آن غلام و نيز تمام جمع از اين مسأله شگفت زده شدند. آنان گمان کردند امام زبانشان را نمي فهمد. ايشان به آن غلام گفت: من به تو پولي مي دهم و تو به هر يک از اين غلامان 30 درهم بپرداز. غلامان از محضر امام خارج شده به هم مي گفتند: او - امام موسي کاظم(ع) - بليغ تر از ما به زبان خود ما سخن مي گويد و اين نعمتي است که خداوند به ما ارزاني داشته است.
علي بن ابي حمزه گويد: به آن حضرت عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! چنين ديدم که شما با اين حبشي ها با زبان خودشان سخن گفتيد؟! آن حضرت فرمود: آري. گفتم: در ميان آنها تنها به آن غلام امر کرديد؟! فرمود: بلي به او گفتم که در حق ساير بردگان نيکي کند و به هر يک از آنها ماهيانه 30 درهم بپردازد، چون او وقتي به سخن آمد از ديگران داناتر مي نمود، او از تبار پادشاهان آنها بود.
پس او را بر ديگران گماردم تا به نيازهاي آنها رسيدگي کند. افزون بر اين او غلامي راستگوست. سپس فرمود: شايد تو از اينکه من با آنان به زبان حبشي سخن گفتم در شگفت شدي؟ گفتم: به خدا سوگند آري. فرمود: تعجب نکن! امام به منزله درياست که آنچه نزد اوست هيچ گاه تمام نمي شود و شگفتيهاي او بيش از شگفتيهاي درياست.