
- رمزپیروزی مردان بزرگ
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
سرباز مومن به هدف از هيچگونه جانبازى و فداكارى مضايقه نمى كند و ميدان نبرد با حجله عروسى براى او فرق ندارد. چنين نمونه هاى بارزى در تاريخ اسلام و ساير اديان وجود دارد.
گردانى از ارتش اسلام اسير روم مسيحى گرديد و در دادگاه نظامى دشمن همه به اعدام محكوم شدند. به فرمانده گردان پيشنهاد شد كه اگر به آئين مسيح بگرود، دادگاه راءى خود را پس خواهد گرفت . فرمانده مسلمان كه هدف را بالاتر از جان خويش مى پنداشت و مى دانست كه اگر حتى به ظاهر دست از اسلام بردارد، و به آئين مسيح بگرود، علاوه بر اينكه به آئين خود كه آن را بالاتر از جان خويش مى داند اهانت كرده ، سبب خواهد شد كه سائر سربازان اسلام كه در همان زمان در جبهه هاى جنگ با كمال مردانگى مى جنگيدند، شهامت خود را از دست بدهند و روح تسليم بر آنها حكومت نمايد.
لذا با صراحت پيشنهاد دادگاه را رد كرد. دادگاه به فرمانده كه نامش حذافه بود وعده داد كه اگر آئين مسيح عليه السلام را انتخاب كند، با دختر قيصر ازدواج خواهد كرد و به پست هاى عالى گمارده خواهد شد. وى بازپيشنهاد دادگاه را رد كرد. قيصر كه خود در دادگاه حاضر بود دستور داد يكى از سربازان اسلام را در ديك داغ پر از روغن زيتون بيندازند تا حذافه ببيند كه حكم دادگاه قطعى است و شوخى بردار نيست . او با ديدگان خود ديد كه گوشتهاى سرباز از استخوانهايش جدا شده و جسدش در ميان ديگ روغن بالا و پائين مى رود. در اين لحظه حذافه سخت گريست و آنان تصور كردند كه وى از ترس به گريه افتاده است . وى فورا رو به آنها كرد و چنين گفت :
من هرگز از اين سرنوشتى كه در انتظارم است گريان نيستم . من از اين جهت گريه مى كنم كه يك جان بيش در اختيار ندارم تا آنرا فداى اسلام سازم . ايكاش به شماره موهايم جان داشتم و آن را فداى عقيده خود مى ساختم .
-
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن