گوش کن
یک نفر
آنطرف پنجره بسته
تو را می خواند
و نسیم
لای این پرده آویخته را می کاود
تا تو را دریابد
نور خورشید که از منزل پر مهر خدا آمده است
لب درگاه تو
در یک قدمی می ماند
قلب این پنجره از دست غم پرده
به تنگ آمده است
پرده را برداریم
دل این پنجره را باز کنیم
تا که آن نور سپید
به سلامی آرام
لب این قفل گره خورده به چشمان تو را باز کند
گوش کن
یک نفر در تو
تو را می خواند
و خــــــدایت آرام
در دل تنگ تو
آهسته تو را می کاود