انحطاط ارزشهای دینی و فساد اخلاقی امت

از حدود سال ۳۰ هجری (نیمه دوم دوران خلافت عثمان) فساد مالی و انحطاط اخلاقی در جامعه‌ی اسلامی گسترش یافت و اشراف قریش که درآمد کلانی از خزانه دولت داشتند و از بخششهای خلفای وقت نیز بهره‌مند بودند، به ثروت اندوزی پرداختند و بدین ترتیب رفاه طلبی و تجمل پرستی در جامعه‌ی اسلامی رواج یافت. ثروت اندوزان، املاک فراوانی گرد آوردند و کنیزان و غلامان بسیاری خریدند؛ بخصوص کنیزانی که برای خوانندگی و بزم آرایی تربیت شده بودند ... کم کم مجالس بزم و خوشگذرانی به طبقات دیگر سرایت کرد.
این انحطاط اخلاقی در زمان حکومت یزید آنچنان گسترش یافت که دو شهر مقدس «مکه» و «مدینه» نیز ازاین آلودگیها محفوظ نماند.
«مسعودی» می‌نویسد: «فساد و آلودگی یزید، به اطرافیان و عمال وی نیز سرایت کرد، در زمان او ساز و آواز در مکه و مدینه آشکار گردید و مجالس بزم برپا شد و مردم آشکارا به شرابخواری پرداختند. »
این وضع در زمان عبدالملک نیز همجنان ادامه یافت، به طوری که «شوقی ضیف» پس از بیان گسترش اشرافیت و رفاه زدگی در شهر مکه و مدینه می‌افزاید:
«گویی این دو شهر بزرگ حجاز را برای آوازه خوانان ساخته بودند، تا آنجا که نه تنها مردمان عادی، بلکه فقیهان و زاهدان نیز به مجالس آنان می‌شتافتند.»
محیط مدینه طوری شده بود که نه عالمان، غنا را ناروا می‌شمردند و نه عابدان از آن جلوگیری می‌کردند.
»
در مدینه مجالس رقص و آواز مختلط تشکیل می‌شد بدون آنکه در میان زنان و مردان پرده‌ای باشد.
«عایشه» دختر «طلحه» بزمهایی مختلط ترتیب می‌داد و در آن «عزّه المیلاء» آواز می‌خواند.