RE: [b]شهیدی که شهادت خود را گزارش کرد[/b]
حسینی که شجاعت ندارد، حسینی که ایثار ندارد؟ حسینی که خضوع ندارد؟حسینی که چیزی نمی داند، حسینی که خلوص ندارد، حسینی که در بند است، زندانی است،… حسود است، خدایا حسینی که محرم راز تو نیست، حسینی که حلم و ظرفیت ندارد، تو خودت بگو به هر وسیله که می دانی بگو چه کنم. آری ،آری نمی دانم چه بگویم یک عمر گناه یک عمر ذلت یک عمر نکبت یک عمر دربدری و پوچی و سرگردانی خدایا خدایا چه کنم. اما یک چیز می گویم.
«الحمد الله نعمت الشهاده» شهادت، خدایا، منّتی است بر من، شهادت شربتی است که قبل از نوشیدن، ریختنِ خون مقدمه اش است. شهادت، نوشیدنی است که قبل از نوشیدن، ریختنِ روح های پلید لازم است، شهادت نوشیدنی است که قبل از نوشیدن، ریختن زهر مهلک شیطانی لازم است. بلی! شهادت، ریختنِ طرح و فتحِ مکان های اشغال شده شیطان است، شهادت وفای بعهد است. شهادت یکی از طرق رسانیدن پیام شهیدان است شهادت اظهاراتی و رسوا و افشا نمودن باطل است.
شهادت شهد است، شهادت مشاهده است، شهادت آیت است، شهادت نعمت است، شهادت، مقدمه ی فتح در این دنیا است و خود فتحی بزرگتر در آخرت است. شهادت خوشنود کننده ی «محمود» است، شهادت دشمن را در سیلاب خون غرق می سازد و دوست را به ساحل نجات هدایت می نماید. هان ای قلم، دیگر نوشتن بس است جایت را به قدم بده و جوهرت را با خون سرخ معامله کن و آنگاه با این تعویض و جابجایی خویش می نویسد. «مداد العلما افضل من دماء الشهدا» و اما تو ای قدم و خونِ پیکر! خجالت نمی کشی که بعد از انجام تکلیف به پیش عزیزان دنیا برگردی و با سم ستوران تانک های دشمن دیدار نداشته باشی و اینها را با وجودی که بی حرکت هستی از کار بیندازی و نمی خواهی که دیده ی دشمن غدار و مغضوب و ضال به تو بیفتد و اگر شد او را هدایت و در غیر این صورت بر او اتمام حجت کرده باشی.
ای پیکر! آیا دوست نداری واقعه ی کربلا و هویزه تکرار گردد؟! چرا، می دانم که دوست داری و مشتاق آن هستی. اما خدایا به خودت قسم! راضیم به رضا و قضای تو و مطیع امر و فرمان تو. «اللهم الحقنی بالصالحین و الا و ایائک والشهدا و رضوانک.» «اللهم جعلنا من الشهدا و الصدیقین والمتقین والذاکرین والمتوکلین والمخلصین. اللهم جعلنا من السابقون و السابقون فی الآخره و اولئک المقربون.»
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته والسلام علی من اتبع الهدی