پاسخ «میر کریمی » نمای پایانی فیلم است: پذیرفتن مسؤولیت و پوشیدن لباس در کنار عمل به تعهدات روحانیت و هدایت و اصلاح نوجوان بزهکار و تغییر سرنوشت و مسیر زندگی او.

سید حسن در همدردی و همکلامی و حضور در کنار فقیران و مستمندان، به دستور آیه قرآن عمل کرده که اگر نمی توانید به فقیر و مسکین کمک کنید، لااقل به زبان با او همدردی کنید و سعی کنید باری از دلش بردارید. در آیات و روایات دینی ما، بر طرف کردن حزن و اندوه از دل مؤمن، بزرگترین ثواب و پاداش را دارد و نجات یک فرد مساوی است با نجات و سعادت بشریت.

فیلم، خوش ساخت، یکدست و در انتخاب مضمون و محتوا صبورانه عمل کرده و روی موضوعی دست گذاشته که تا به حال کمتر به آن پرداخته شده است. در جامعه ما، بعضی موضوعات بخصوص مسائل مذهبی، چنان در هاله ای از قداست پیچیده شده و دور از دسترس قرار گرفته که هیچ عقل سلیمی به هیچ عنوان و به هیچ قیمتی، به خود اجازه نزدیک شدن به موضوع را نمی دهد، چون در هر مقام و موقعیتی که باشد، بلافاصله مارک ضد مذهبی و روشنفکری می خورد و از جامعه حذف و طرد می شود و دیگر هیچ عذر و بهانه ای هم برای او پذیرفته نیست و کسی نمی تواند شفاعت او را بکند.

خود این مساله باعث شده مسائل و مشکلات زیادی در این رابطه به وجود بیاید و چون باب بحث و مناظره و نقد علمی در آن باره بسته و یا محدود است، این مسائل به مشکلات فرهنگی و مذهبی ابدی مردم تبدیل شده و مردم جامعه نسل اندر نسل با آن درگیرند و بحث درباره آنها به دور زدن در یک مدار بسته تبدیل شده است. موضوع شان و جایگاه روحانیت دینی، در ایران پس از انقلاب، از این قبیل موضوعات است. حکومت دینی پس از هزار و چهارصد و اندی سال برای دومین بار بعد از حکومت الهی پیامبررحمت صلی الله علیه وآله به وجود آمده و قدمتی به طول دو دهه پیدا کرده است.

همه قوانین و نظام های موجود اقتصادی، سیاسی و کشوری، تغییر کرده و بازسازی شده و جامعه جامعه ای نوپا و پویا در حال آزمایش و خطا و تجربه حکومت الهی است و بالطبع مشکلات و نارسایی های زیادی در قسمت ها و بخش های مختلف آن وجود دارد. بحث تاثیر استبداد و استعمار در ذهنیت تاریخی مردم و فقر و فرهنگی و اقتصاد بیمار تک محصولی بر پایه نفت و... نیز جای خود را دارد و اینک با همزمانی و توام شدن حکومت سیاسی با روحانیت دینی، بخش عظیمی از بار این مسؤولیت متوجه آزادی تبادل افکار و اندیشه، آزادی مطبوعات و رسانه ها، وصل شدن به شبکه های جهانی و پیشرفت سریع ارتباطات و تحولات تکنولوژی و علمی و صنعتی و هنری همه و همه نوع فرهنگ درونی و بومی جوامع را تحت تاثیر قرار داده و تغییر جوامع و مناسبات انسانی بسیار سریع و به روز شده است.

در چنین اوضاع و شرایطی، مردم حساسیت زیادی نسبت به قدرت حاکم بر جامعه و نزدیکان به قدرت پیدا کرده و می کنند. سابقه قدرتمندان و نزدیکان به دربار، در دوران استبداد و استعمار، سیاه است و کسانی که نزدیک به قدرت بوده اند، از آن برای آزار و اذیت مردم و کسب ثروت و زراندوزی سوء استفاده کرده اند. با چنین صبغه و تاریخی، مردم زندگی روحانیون را زیر ذره بین گذاشته و راجع به آن قضاوت می کنند.