RE: شرح حال اصحاب حضرت امیر المومنین علی علیه السلام : کمیل :

خبر از قرآن خوان جهنمی
همان طور که اشاره شد کمیل از اصحاب سر و خفای امیرالمومنین علیه السلام بوده است و او گاهی با حضرت شب ها در اطراف کوفه گردش می نمود. در یکی از شب ها امیرمومنان علیه السلام برای رفتن به خانه، از مسجد بیرون شد در حالی که پاسی از شب می گذشت. همراه با کمیل حرکت کرد در وسط راه به خانه ای رسیدند که صدای بسیار حزین و دل ربایی از آن به گوش می رسید. کمیل می گوید: صاحب خانه با تلاوت قرآن کریم و این آیه «امن هو قانت اناء اللیل»(۱) مرا میخ کوب کرد، در دلم او را تحسین می کردم ولی چیزی نگفتم، در همین اندیشه و فکر بودم که امام علیه السلام متوجه تعجب من شد و فرمود:
یا کمیل، لا یعجبک طنطنه الرجل، انه من اهل النار، سانبیک فیما بعد؛
ای کمیل، همهمه و صدای دلربای این مرد تو را به شگفتی وا ندارد، زیرا صاحب آن صدا، اهل آتش است! و در آینده نزدیک به تو از او خبر خواهم داد.
کمیل می گوید: من از مکاشفه امام علیه السلام و این که چنین مردی جهنمی خواهد بود و نیز از اشراف او بر فکر و باطن من متحیر و شگفت زده شدم ولی چیزی نگفتم و علم آن را به آینده ای که امام گفته بود واگذار کردم و به همراه حضرت عبور کردیم و گذشتیم و به منزل رسیدیم. مدتی از این ماجرا گذشت تا قضیه خوارج نهروان پیش آمد و حضرت با آنها جنگید.
کمیل می گوید: در همان لحظاتی که علی علیه السلام می جنگید و شمشیر می زد ناگهان به من نگاهی انداخت و در حالی که شمشیرش از کشته های نهروانیان رنگین بود، سر شمشیر خود را بر روی سر یکی از کشته های خوارج نهروان گذاشت، و به من فرمود: ای کمیل، این سر همان شخصی است که نزدیک نیمه آن شب آیه کریمه «امن هو قانت اناء اللیل» را قرایت می کرد و حال دلنشین او تو را به اعجاب واداشته بود. کمیل از فرط خوش حالی خود را روی دست و پای حضرت انداخت و پاهای امام را بوسید و از خداوند طلب مغفرت و پوزش کرد.(۲).
*****
زمر ۳۹، آیه ۹ «آیا چنین کسی با ارزش است یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است».
مستدرک سفینه البحار، ج ۹، ص ۱۸۶، ماده کمل.