• حرف آخر حاج آقا...

نکته قابل توجه این است که باید تفاوتی میان قاتل و فردی که ذاتاً جانی و مجرم است، قائل شویم؛ بگذارید یک مقدار جزئی‌تر این موضوع را توضیح دهم؛ من یادم هست وقتی بچه بودم به قدری بچه پر شر و شوری بودم که تمامی اهالی دهی که ما در آن زندگی می‌کردیم از دستم زله بودند؛ حتی امروز هم وقتی به ده می‌روم، همبازی‌های دوره کودکی‌ام را می‌بینم که هنوز جای شکستگی روی سر و دست‌شان مانده و من هم جای شکستگی بازی‌های آن دوران روی سرم هست؛ اما نکته قابل توجه اینجا است که از یک طرف اگر بخت، یار من یا هم بازی‌های دوره کودکی‌ام نبود، ممکن بود یکی از همان بازی‌های بچه گانه به قتل منجر شود و من الان به جای روحانی زندان، یکی از مددجویان داخل زندانی باشم؛ از طرف دیگر خیلی از آن درگیری‌های کودکانه، امروز به عنوان جرم تلقی می‌شود؛ فرض کنید آن زمان به جای ریش سفیدی بزرگترها، هر روز می‌خواستند من را به کلانتری و پاسگاه ببرند؛ خب فکر می‌کنید برای نوجوانی که پایش به کلانتری و پاسگاه باز می‌شود و قبح این مسائل می‌ریزد، چه آینده‌ای متصور است؛ لذا باید با توجه به این موضوعات اولاً نگاهمان را به قاتلان عوض کنیم و به آن‌ها به چشم جانی نگاه نکنیم؛ در ثانی باید ساز و کارهای ریش سفیدی را احیا کنیم تا از میزان مجرمیت کاسته شود.

منبع: تسنیم