
- آن مرد آسمانى
-
زندگى ساده
آيت الله مصباح يزدى كه امروزه از چهره هاى شناخته شده ى حوزه ى علميه ى قم است ، درباره ى روش زيستن علامه چه زيبا مى گويد و چه نافذ پرده از شماى زيستى بر مى دارد كه در آن عشق به معبود حرف اول را مى زند(44)
((قيافه يك روحانيى كه تازه از روستا (شاد آباد تبريز) به شهر آمده در ذهن خود مجسم كنيد با يك عمامه كرباسى سرمه اى رنگ ، چنين شخصى مدعى انقلابى در حوزه است ! چه اندازه امكانات مادى در اختيار دارد؟ نشانى اش يك خانه دو اتاقى است كه آن را به ماهى هشتاد تومان اجاره كرده است .))
((فرزند برومند آن مرد (علامه ) در اين جا حضور دارد و به خاطر دارد كه در چه خانه ى كوچك و محقرى بزرگ شده است ، خانه اى كه حتى نمى توانست دوستانش را در آن جا پذيرايى كند، چون از نظر امكانات بسيار محدود بود. اوايل آشنايى با استاد از رفتارشان خيلى تعجب مى كردم ، گاهى مجبور مى شدم براى جواب گرفتن از سؤ الى كه برايم پيش مى آمد، خدمت استاد در منزلشان شرفياب شوم ، ايشان در حالى كه به جلوى در منزل آمده و دو دست خود را بر دو طرف در گذاشته و سرشان بيرون بود، به سؤ ال من گوش مى دادند و پاسخ مى گفتند.))
((گاهى اين سؤ ال برايم مطرح مى شد كه چرا استاد نمى خواهند كه من به داخل منزل بروم ؟ بعدها كه آشنايى من با استاد بيشتر شد و گاهى اتفاق مى افتاد كه بتوانم به داخل منزلشان بروم ، آن وقت متوجه ى موضوع شدم كه چرا استاد تعارف نمى كرده است . خود ايشان مى فرمود:))
((اگر من كار كنم و روزى سه تومان مزد بگيرم ، براى من گواراتر است از اين كه به خانه ى كسى بروم و اظهار حاجتى كنم و وابستگى با شخصيتى پيدا كنم .))
((مدت ها زندگى استاد از راه حق التاءليف كتابهاى شان اداره مى شد، مبالغ هنگفتى مقروض بودند؛ و نزديكان ايشان حتى دامادشان - مرحوم شهيد قدوسى (رضوان الله عليه ) - اطلاع نداشت كه با آن وضع مادى و با آن امكانات بسيار محدود و با وضع غربت و ناشناختگى ، مى خواهد تحولى را در فرهنگ كشور و جهان اسلام ايجاد كند.))
((علامه طباطبايى به مشكلات كار كاملا آگاهى داشت و مى دانست در راهى كه پيش گرفته است ، چه ناهموارى ها و پيچ و خم هايى وجود دارد، ولى تنها با اتكا به خداوند و لاغير، به اين مشكلات فايق آمد و بار ديگر، خدا به مردم جهان نشان داد كه كسانى كه تنها به اميد او و تنها با اتكا به او و براى جلب رضايت او كارى را شروع كنند، خداوند آن ها را موفق خواهد كرد، نهال كوچك آنها را درختى تنومند مى كند و شاخه هاى ضعيفش را قوى مى كند، كمك هاى غيبى به آنها ارزانى مى دارد، از الهامات و اشراقات به آنها دريغ نمى ورزد - و چنين كرد!))
((ابتدا اگر كسى به قيافه ى علامه طباطبايى و وضع كار او مى نگريست ، كارش را كوچك ، كم اهميت ، كم بازده و نافرجام مى پنداشت ، ولى طولى نكشيد كه خدا او را بوسيله ى شاگردانى ، نظير شهيد مطهرى كمك كرد. گرد آمدن چنين شاگردانى استاد بزرگوار را دلگرم مى كرد و به تعليم و تربيت آنها همت گماشت ، از هيچ زحمتى در راه پرورش آنها خوددارى نكرد، آنها را مثل چشمان خودش دوست مى داشت ، به قدرى نسبت به شاگردانش مهربان بود كه مى توان گفت كمتر پدرى نسبت به فرزندان خون چنان محبتى دارد.))
-
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن