کارهای شخصی اش را به هیچ وجه به کسی نمی گفت.
مثلأ می آمد پایین می دید که دندان هایش را جا گذاشته، برمی گشت بالا دندان ها را برمی داشت.
یا دنبال عصایش که می خواست بگردد به هیچ کس نمی گفت.
آیت الله بهجت را می گویم ...
کارهای شخصی اش را به هیچ وجه به کسی نمی گفت.
مثلأ می آمد پایین می دید که دندان هایش را جا گذاشته، برمی گشت بالا دندان ها را برمی داشت.
یا دنبال عصایش که می خواست بگردد به هیچ کس نمی گفت.
آیت الله بهجت را می گویم ...
***
**
*
پشت هر کوه بلند
سبزه زاریست پر از یاد خدا
و در آن باغ کسی می خواند
که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...
*
**
***