فراگیری دستورات مکتب الهی نسبت به همه شئون زندگی فردی و اجتماعی

من از باب نمونه به ادب هنگام برخورد اشاره کردم، والّا در مکتب الهی برای تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی و چگونه انجام دادن کارها مثل نشستن، بلند شدن، غذا خوردن و خوابیدن، دستوراتی الهی وجود دارد. جایی را پیدا نمی‌کنید که دستوری و فعلی‌ مبنی بر ادب الهی به اقتضای آن وجود نداشته باشد. نسبت به همه شئون حتّی برای دستشویی رفتن هم دستور وجود دارد، بالاتر از این که نداریم!

در روایتی است که شخصی به یکی از ائمّه عرض می‌کند: آقا! ما وقتی دستشویی می‌رویم اشکال ندارد ذکر و نام خدا را در آنجا ببریم؟ خیال می‌کرد نباید اسم خدا را در آنجا برد! پیش خودش فکر می‌کرد که چون آنجا محلّ خسّت و زشتی است خوب نیست که انسان در آنجا اسم خدا را ببرد! حضرت به او فرمود: «ذِکْرُ اللَّهِ حَسَنٌ عَلَى کُلِّ حَالٍ»، ذکر خدا در هر حال پسندیده است. در حالی که در دستشویی نشسته‏ای همان جا ذکر بگو. من این‏ها را می‌گویم برای اینکه بدانید از دیدگاه مکتب الهی انسان چگونه باید تربیت شود و یا به قول ما به چه تربیتی مربّی شود. توجّه کنید! اسلام به عنوان یک مکتب الهی می‌گوید: اگر حمّام می‌روی، اگر دستشویی می‌روی و به طور کلّی هر کاری که انجام می‏دهی باید همراه با حسن ادب الهی باشد.

توحید باید در جمیع اعمال انسان سرایت کند

ممکن است به قول ما طلبه‌ها إن‏ قُلت شود که چرا تشخیص مصادیق فعل حسن را به اقوام و گروه‌ها واگذار نکردند و نگفته‏اند: هر چیزی را که خوب می‏دانید انجام دهید؟ در اسلام به هیچ وجه این مسئله را به ما واگذار نکرده‏اند که هر چه را «تو» خوب و زیبا می‌دانی، خوب است و مصداق واقعی حسن ادب می‏باشد. به هیچ وجه چنین حرفی وجود ندارد! جهت این است که در مکتب الهی اسلام باید مقصد اعلی «توحید» باشد و این توحید نیز باید در جمیع اعمال انسان سرایت کند، به این معنا که بر روی تمام کارهای او سایه بیافکند و در نهایت عمل انسان یک نوع تمثّل توحیدی الهی پیدا کند؛ مانند آینه‌ای گردد که حاکی از توحید شخص باشد. اگر این تعبیر را به کار بریم چه بسا اغراق و مبالغه نکرده باشیم که: اگر عمل انسان را تجرید کنیم، اعتقاد محض شود و از مادّیت به شکل اعتقاد در بیاید، آن هم اعتقاد توحیدی الهی؛ یا گاهی این تعبیر را به کار می‏بریم که: «اعتقاد توحیدی» باید تبدیل به «عمل» گردد! یک وقت می‏گویی: اگر عمل را تجرید کنیم باید به شکل اعتقاد در بیاید، یک وقت هم می‏گویی: نه! اعتقاد توحیدی باید تبدیل به عمل شود؛ این دو موضوع متفاوت است. لذا می‌گوییم: اعتقاد موحّد باید بر روی جمیع اعمالش سایه داشته باشد! مثل کسانی که دارای ملکاتی هستند و این ملکات در همه اقوال و اعمالشان ظاهر می‌شود. بنابراین ما می‌بینیم در اسلام نسبت به هر عملی از ناحیه شارع مقدّس دستوری وجود دارد.