پاسخ به یکایک تخلفات آقای برقعی از سلوک شرعی و علمی و قرآنی در این کتاب ، پاسخی دراز و حوصله سوز خواهد شد که چندان ضرورتی ، و در این زمان اولویتی ندارد. پس اجازه دهید از هر بابی دو سه مورد ذکرکنم که همین مقدار کافی خواهد بود ، تا ارزش تتبعات و تحقیقات ایشان را بر خوانندگان روشن کند . نکته ای رادر پایان با تفصیل نسبتا بیشتر اشاره خواهم کرد که ضرورت آن را بیشتر احساس می کنم . این نکته مرز میان شرک و توحید در قرآن کریم و تجاوز آقای برقعی از آن مرز و بد فهمی ایشان از آن آیات شریفه در قرآن مجید است.
2ـ راویان و روایات آنها و معیارهای چندگانه آقای برقعی :
حق این است که در میان مذاهب اسلامی هیچ گروهی مانند شیعیان به وسواس و دقت به بررسی راویان حدیث نپرداخته اند . عالمان شیعی بدون ترحم و تعصب در جرح و تعدیل راویان اقدام کرده اند. این حقیقت بر کسی پوشیده نیست ، چنان که اعتراف و عمل شخص آقای برقعی نیز بر آن گواه است. آقای برقعی به کرات و از آن جمله در ص 135 کتاب «خرافات...» می فرمایند:
«علامه مجلسی شرحی بر کتاب کافی کلینی نوشته به نام مرآت العقول و 9 هزار از 16 هزار اخبار کافی را ضعیف و مرسل و مجهول و مهمل می داند .
پاورقی صفحه اول (خرافات وفور- صفحه بدون شماره بین صفحات 134 و 135 )
البته بعید می دانم آقای برقعی در این اظهار نظر، تفاوت میان مشرب علماء متقدم و متاخر را در بررسی سند حدیث ، متذکر بوده باشند .