9-امام على و امام حسين عليهما السلام

مجلس هفتم ؛ مجلس على عليه السلام در مدينه ، كوفه و ديگر جاها؛ حضرت على عليه السلام بر روى منبر و در مسجد تحت عناوين مختلف ، براى حسين عليه السلام سوگوارى و گريه مى نمودند و حالات آن حضرت را به انحاى مختلف به صورت نظم و نثر يادآور مى شدند كه در يكى از اين موارد فرمودند: كاءنى بنفسى و اعقابها و بالكربلاء و محرابها، فتخضب منا اللحى بالدماء خضاب العروس باثوابها. گويى كه خودم و فرزندانم را در كربلا و محراب آن (مى بينم ) كه برخى از ما محاسن شان با خون خضاب شده است .
يكى ديگر از آن مجالس ، مجلس آن حضرت در محراب مسجد و در حالى است كه با سر شكافته بر زمين افتاد. حضرت على عليه السلام در آن حال فرمود: اى ابا عبدالله ! تو شهيد اين امت هستى . آن حضرت مرثيه سرا و حسين عليه السلام گريه كننده و اهالى كوفه شنونده بودند. بعد از اين مجلس ، آن حضرت مجلس ديگرى براى حسين عليه السلام برپا كرد كه آخرين مجلس ايشان بود و در آن مرثيه سرا خودش بود و شنونده زينب كبرى سلام الله عليها؛ يعنى آنجا كه حضرت امير در حالى كه در روز وفاتشان با سر شكافته در بستر آرميده بودند، خطاب به دخترشان زينب گفتند: اى دخترم ! گويى كه من به همراه تو و زنان اهل بيت هستم كه در اين سرزمين به اسارت برده مى شوند، و از اين مى ترسند كه مبادا مردم آنها را بربايند؛ تا آخر حديث .
مجالس آن حضرت در مدينه نيز برپا بود، هر گاه ايشان حسين عليه السلام را مى ديد گريه مى كرد و مى گفت : اى اشك چشم هر مؤ من !