سوره نحل [16] - صفحه 5
صفحه 5 از 7 نخستنخست ... 34567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 63

موضوع: سوره نحل [16]

  1. #41
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 90)- جامعترين برنامه اجتماعى: اين آيه نمونه‏اى از جامعترين تعليمات اسلام در زمينه مسائل اجتماعى، و انسانى و اخلاقى را بيان مى‏كند.

    در آغاز مى‏گويد: «خداوند فرمان به عدل و احسان مى‏دهد و (همچنين) بخشش به نزديكان» (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏).

    «عدل» همان قانونى است كه تمام نظام هستى بر محور آن مى‏گردد. و به معنى واقعى كلمه آن است كه هر چيزى در جاى خود باشد بنابراين، هرگونه انحراف، افراط، تفريط، تجاوز از حد، تجاوز به حقوق ديگران بر خلاف اصل «عدل» است.

    اما از آنجا كه عدالت با همه قدرت و شكوه و تأثير عميقش در مواقع بحرانى و استثنايى به تنهايى كارساز نيست، بلافاصله دستور به احسان را پشت سر آن مى‏آورد.

    در حديثى از على عليه السّلام مى‏خوانيم: «عدل آن است كه حق مردم را به آنها برسانى، و احسان آن است كه بر آنها تفضل كنى».

    بعد از تكميل اين سه اصل مثبت، به سه اصل منفى و منهى مى‏پردازد و مى‏گويد: «خداوند از فحشاء و منكر و ظلم و ستم، نهى مى‏كند» (وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ).

    «فحشاء» اشاره به گناهان پنهانى، «منكر» اشاره به گناهان آشكار، و «بغى» هرگونه تجاوز از حق خويش و ظلم و خود برتربينى نسبت به ديگران است.

    و در پايان آيه، به عنوان تأكيد مجدد روى تمام اين اصول ششگانه مى‏فرمايد: «خداوند به شما اندرز مى‏دهد شايد متذكر شويد» (يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ).

    احياى اصول سه گانه عدل و احسان و ايتاء ذى القربى و مبارزه با انحرافات سه گانه فحشاء و منكر و بغى در سطح جهانى، كافى است كه دنيايى آباد و آرام و خالى از هر گونه بدبختى و فساد بسازد، و اگر از ابن مسعود صحابى معروف نقل شده كه: «اين آيه جامعترين آيات خير و شرّ در قرآن است» به همين دليل است.

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-20-2013)

  3. #42
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 91)

    شأن نزول:

    در آن هنگام كه جمعيت مسلمانان كم، و دشمنان فراوان بودند، و امكان داشت بعضى از مؤمنان به خاطر همين تفاوت و احساس تنهايى، بيعت خود را با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بشكنند و از حمايت او دست بردارند، آيه نازل شد و به آنها در اين زمينه هشدار داد.

    تفسير:

    استحكام پيمانهاى شما دليل بر ايمان شماست! در اينجا به بخش ديگرى از مهمترين تعليمات اسلام پرداخته، نخست مى‏فرمايد: «و هنگامى كه با خدا عهد بستيد به عهد او وفا كنيد» (وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ).

    سپس اضافه مى‏كند: «و سوگندها را بعد از محكم ساختن نقض نكنيد» (وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها).

    «در حالى كه (به نام خدا سوگند ياد كرده‏ايد و) خداوند را كفيل و ضامن بر سوگند خود قرار داده‏ايد» (وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا).

    «چرا كه خداوند از تمام اعمال شما آگاه است» (إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ).

    مسأله «ايمان» (جمع يمين به معنى سوگند) كه در آيه فوق آمده معنى وسيعى دارد كه هم تعهداتى را كه انسان با سوگند در برابر خداوند كرده، شامل مى‏گردد، و هم تعهداتى را كه با تكيه بر قسم در برابر خلق خدا مى‏كند.

    و به تعبير ديگر هرگونه تعهدى كه زير نام خدا و با سوگند به نام او انجام مى‏گيرد در اين جمله وارد است.

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-21-2013)

  5. #43
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 92)- و از آنجا كه مساله وفاى به عهد، يكى از مهمترين پشتوانه‏ها براى ثبات هر جامعه است در اين آيه نيز با لحن توأم با نوعى سرزنش و ملامت، آن را تعقيب كرده، مى‏گويد و شما «همانند آن زن (سبك مغز) نباشيد كه پشمهاى تابيده خود را پس از استحكام وامى‏تابيد» (وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً).

    اشاره به داستان زنى است از قريش به نام «رائطه» در زمان جاهليت كه از صبح تا نيم روز، خود و كنيزانش، پشمها و موهايى را كه در اختيار داشتند مى‏تابيدند، و پس از آن دستور مى‏داد همه آنها را واتابند و به همين جهت به عنوان «حمقاء» (زن احمق) در ميان عرب، معروف شده بود.

    سپس اضافه مى‏كند: «در حالى كه سوگند (و پيمان) خود را وسيله خيانت و فساد قرار مى‏دهيد، به خاطر اين كه گروهى، جمعيتشان از گروه ديگر بيشتر است» و كثرت دشمن را بهانه‏اى براى شكستن بيعت با پيامبر مى‏شمريد (تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى‏ مِنْ أُمَّةٍ).

    آگاه باشيد! «خدا فقط شما را با اين وسيله، مورد آزمايش قرار مى‏دهد» (إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ).

    به هر حال «خداوند (نتيجه اين آزمايش و) آنچه را در آن اختلاف داشتيد در روز قيامت براى شما آشكار مى‏سازد» و پرده از روى اسرار دلها بر مى‏دارد و هر كس را به جزاى اعمالش مى‏رساند (وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ).

    (آيه 93)- و از آنجا كه بحث از آزمايش الهى و تأكيد بر ايمان و انجام وظائف، غالبا اين توهّم را ايجاد مى‏كند كه مگر براى خدا مشكل است كه همه انسانها را اجبارا به قبول حق وادار سازد، لذا در اين آيه به پاسخ اين توهم پرداخته مى‏گويد: «و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد» (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً).

    «امت واحده» از نظر ايمان و قبول حق، ولى بديهى است اين پذيرش حق نه گامى به سوى تكامل است نه دليلى بر افتخار پذيرنده آن، لذا سنت خدا اين است كه همگان را آزاد بگذارد، تا با اختيار خود، راه حق را بپويند.

    ولى اين آزادى به آن معنى نيست كه از ناحيه خدا، هيچ گونه كمكى به پويندگان اين راه نمى‏شود، بلكه آنها كه قدم در راه حق مى‏گذارند توفيق خداوند شامل حالشان مى‏شود، و آنها كه در راه باطل گام مى‏گذارند از اين موهبت محروم مى‏گردند و بر گمراهيشان افزوده مى‏شود.

    لذا بلافاصله مى‏گويد: «لكن خدا هر كس را بخواهد گمراه مى‏كند و هر كس را بخواهد هدايت» (وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ).

    اما اين هدايت و اضلال الهى هرگز سلب مسؤوليت از شما نمى‏كند، زيرا گامهاى نخستين آن، از خود شماست به همين دليل اضافه مى‏كند: «و شما بطور قطع در برابر اعمالى كه انجام مى‏داديد مسؤوليد، و از شما بازپرسى مى‏شود» (وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-21-2013)

  7. #44
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 94)- سپس براى تأكيد بر مسأله وفاى به عهد و ايستادگى در برابر سوگندها كه از عوامل مهم ثبات اجتماعى است مى‏گويد: «سوگندهايتان را وسيله تقلب و خيانت در ميان خود قرار ندهيد» (وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ).

    زيرا اين امر دو زيان بزرگ دارد اول اين كه: سبب مى‏شود كه «گامى بعد از ثابت گشتن (بر ايمان) متزلزل شود» (فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها).

    زيان ديگر اين كه: «و به خاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا، آثار سوء آن را بچشيد! و براى شما، عذاب عظيمى خواهد بود»! (وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ).

    در حقيقت پيمان شكنيها و تخلف از سوگندها، از يك سو موجب بدبينى و تنفر مردم از آيين حق و پراكندگى صفوف و بى‏اعتمادى مى‏گردد، تا آنجا كه مردم رغبت به پذيرش اسلام نشان نمى‏دهند و اگر پيمانى با شما بستند خود را ملزم به وفاى به آن نمى‏دانند، و اين خود مايه ناراحتيهاى فراوان و شكست و تلخ كامى در دنياست.

    و از سويى ديگر عذاب الهى را در سرايى ديگر، براى شما به ارمغان مى‏آورد.

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-21-2013)

  9. #45
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 95)

    شأن نزول:

    در مورد نزول اين آيه و دو آيه بعد نقل شده: مردى از اهالى «حضر موت» خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيد عرض كرد: اى رسول خدا! همسايه‏اى به نام «امرؤ القيس» دارم كه قسمتى از زمين مرا غصب كرده است.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله امرؤ القيس را خواست و از او در اين زمينه سؤال كرد، او در پاسخ همه چيز را انكار نمود، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به او پيشنهاد سوگند كرد.

    به هنگامى كه امرؤ القيس برخواست تا سوگند ياد كند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به او مهلت داد- و فرمود: در اين باره بينديش و بعدا سوگند ياد كن.

    آن دو بازگشتند و در اين حال، دو آيه اول نازل شد- و آنها را از سوگند دروغ و عواقب آن برحذر داشت.

    هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اين دو آيه را براى آنها خواند، امرؤ القيس گفت حق است، من قسمتى از زمين او را غصب كرده‏ام، ولى نمى‏دانم چه مقدار بوده است؟

    اكنون كه چنين است هر مقدار مى‏خواهد (و مى‏داند حق اوست) برگيرد، و معادل آن هم بر آن بيفزايد به خاطر استفاده‏اى كه در اين مدت از زمين او كرده‏ام.

    در اين هنگام آيه (97) نازل شد- و به كسانى كه عمل صالح توأم با ايمان دارند بشارت «حيات طيّبه» داد.

    تفسير:

    در تعقيب آيات گذشته كه از زشتى پيمان شكنى و سوگند دروغ سخن مى‏گفت اين آيه تأكيدى بر همان مطلب دارد با اين تفاوت كه انگيزه پيمان شكنى و سوگند دروغ در آيات قبل مسأله مرعوب شدن در برابر اكثريت عددى بود، و در اينجا انگيزه آن مسأله جلب منافع بى‏ارزش مادى است.

    لذا مى‏گويد: «و هرگز پيمان الهى را با بهاى كمى مبادله نكنيد» (وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا). يعنى هر بهايى در برابر آن بگيريد كم و ناچيز است، حتى اگر تمام دنيا را به شما بدهند ارزش يك لحظه وفاى به عهد الهى را ندارد.

    سپس به عنوان دليل اضافه مى‏كند: «آنچه نزد خداست براى شما بهتر است اگر بدانيد» (إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-21-2013)

  11. #46
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 96)- در اين آيه دليل اين برترى را چنين بيان مى‏كند: «آنچه نزد شماست سر انجام فانى و نابود مى‏شود، اما آنچه نزد خداست باقى و جاودان مى‏ماند» (ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ).

    بياييد و سرمايه‏هاى خود را براى خدا و در راه خدا و جلب رضاى او به كار اندازيد تا مصداق «عِنْدَ اللَّهِ» گردد، و به مقتضاى «ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» باقى و برقرار شود.

    سپس اضافه مى‏كند: «و ما كسانى را كه (در راه اطاعت فرمانمان بخصوص ايستادگى در برابر سوگندها و عهدها) صبر و استقامت مى‏كنند به بهترين اعمالشان پاداش خواهيم داد» (وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ).

    تعبير به «احسن» دليل بر اين است كه اعمال نيك آنها همه يكسان نيست، بعضى خوب است و بعضى خوبتر، ولى خداوند همه را به حساب خوبتر مى‏گذارد، و پاداش خوبتر را به آنها مى‏دهد، و اين نهايت بزرگوارى است.

    (آيه 97)- و به دنبال آن به صورت يك قانون كلى نتيجه اعمال صالح توأم با ايمان را از هر كس و به هر صورت تحقق يابد، در اين دنيا و جهان ديگر، بيان مى‏كند، مى‏گويد: «هر كس عمل صالح انجام دهد در حالى كه مؤمن باشد، خواه مرد يا زن به او حيات پاكيزه مى‏بخشيم، و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند خواهيم داد» (مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ).

    و به اين ترتيب معيار، تنها «ايمان» و «اعمال صالح زاييده آن» است و ديگر هيچ قيد و شرطى نه از نظر سن و سال، نه از نظر نژاد، نه از نظر جنسيت و نه از نظر پايه و رتبه اجتماعى در كار نيست.

    «حيات طيّبه» يعنى، زندگى پاكيزه از هر نظر، پاكيزه از آلودگيها، ظلمها و خيانتها، عداوتها و دشمنيها، اسارتها و ذلتها و انواع نگرانيها و هرگونه چيزى كه آب زلال زندگى را در كام انسان ناگوار مى‏سازد.

  12. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-21-2013)

  13. #47
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 98)- اين گونه قرآن بخوان! اين آيه طرز استفاده از قرآن مجيد و چگونگى تلاوت آن را بيان مى‏كند، زيرا پربار بودن محتواى قرآن به تنهايى كافى نيست، بايد موانع نيز از وجود ما و از محيط فكر و جان ما برچيده شود تا به آن محتواى پربار دست يابيم.

    لذا نخست مى‏گويد: «پس هنگامى كه قرآن مى‏خوانى از شرّ شيطان مطرود شده به خدا پناه بر» (فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ).

    البته منظور تنها ذكر جمله «اعوذ باللّه من الشّيطان الرّجيم» نيست، بلكه بايد اين «ذكر» را تبديل به «فكر» كنيم و اين فكر مقدمه تحقق حالتى در نفس و جان انسان گردد، حالت توجه به خدا، حالت جدايى از هوى و هوسهاى سركشى كه مانع فهم و درك صحيح انسان است و به هنگام خواندن هر آيه به خدا پناه بريم از اين كه وسوسه‏هاى شيطان حجابى ميان ما و كلام حياتبخش خداوند گردد.

    و تا چنين حالتى در روح و جان انسان پيدا نشود، درك حقايق قرآن براى او ممكن نيست.

    جمال يار ندارد حجاب و پرده ولى------غبار ره بنشان تا نظر توانى كرد!

    تا نفس مبرّا از نواهى نشود------دل آينه نور الهى نشود!



    (آيه 99)- اين آيه در حقيقت دليلى است بر آنچه در آيه قبل گفته شده بود، مى‏فرمايد: «شيطان تسلّطى بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل مى‏كنند ندارد» (إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ).

  14. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-21-2013)

  15. #48
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 100)- «تنها تسلط او بر كسانى است كه او را دوست مى‏دارند و به رهبرى و سرپرستى خود انتخابش كرده‏اند» (إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ).

    «و آنها كه او را شريك خدا در اطاعت و بندگى قرار داده‏اند» (وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ). و فرمان شيطان را به جاى فرمان خدا واجب الاجرا مى‏دانند! بنابراين سلطه شيطان بر انسانها اجبارى و ناخودآگاه نيست بلكه اين انسانها هستند كه شرائط ورود او را به محيط جان خود فراهم مى‏سازند.

    (آيه 101)-

    شأن نزول:

    ابن عباس مى‏گويد: مشركان بهانه‏جو، هنگامى كه آيه‏اى نازل مى‏شد و دستور سختى در آن بود و سپس آيه ديگرى مى‏آمد و دستور آسانترى در آن بود، مى‏گفتند: محمّد اصحاب خود را مسخره مى‏كند امروز به چيزى دستور مى‏دهد و فردا از همان نهى مى‏كند، اينها نشان مى‏دهد كه محمّد همه را از پيش خود مى‏گويد نه از ناحيه خدا، در اين هنگام آيه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

    تفسير:

    دروغ رسوا! اين آيه ايرادهايى را كه مشركان به آيات الهى مى‏گرفتند بيان مى‏كند، نخست مى‏گويد: «هنگامى كه آيه‏اى را به آيه ديگر مبدّل كنيم (حكمى را نسخ نماييم) و خدا بهتر مى‏داند چه حكمى را نازل كند، آنها مى‏گويند: تو افترا مى‏بندى! اما بيشترشان (حقيقت را) نمى‏دانند» (وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ).

    آنها نمى‏دانند كه قرآن در پى ساختن يك جامعه انسانى است، جامعه‏اى پيشرو با معنويت عالى. با اين حال بديهى است كه اين نسخه الهى گاهى نياز به تبديل و تعويض دارد.

    آرى! آنها از اين حقايق بى‏خبرند و از شرايط نزول قرآن، بى‏اطلاع، و گر نه مى‏دانستند «نسخ» پاره‏اى از دستورات و آيات قرآن، يك برنامه دقيق و حساب شده تربيتى است كه بدون آن، هدف نهايى و نيل به تكامل تأمين نمى‏شود، و دليل بر تناقض گويى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و يا افترا بستن به خدا نيست.

  16. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-21-2013)

  17. #49
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 102)- اين آيه، همين مسأله را تعقيب و تأكيد كرده، به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور مى‏دهد «بگو: آن را روح القدس از جانب پروردگارت بر حق نازل كرده است» (قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ).

    «روح القدس» يا «روح مقدس» همان پيك وحى الهى، «جبرئيل امين» است، اوست كه به فرمان خدا آيات را اعم از ناسخ و منسوخ، بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نازل مى‏كند، آياتى كه همه حق است همه واقعيتى را تعقيب مى‏كند و آن واقعيت چيزى جز تربيت انسانها نيست، تربيت كه وصول به آن گاهى احكام ناسخ و منسوخ را ايجاب مى‏كند.

    به همين دليل به دنبال آن مى‏فرمايد: «هدف اين است كه افراد با ايمان را در مسير خود ثابت قدمتر گرداند، و هدايت و بشارتى براى عموم مسلمين است» (لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِينَ).

    به هر حال براى محكم كردن نيروى ايمان و پيمودن راه هدايت و بشارت، گاهى چاره‏اى، جز برنامه‏هاى كوتاه مدت و موقت كه بعدا جاى خود را به برنامه نهايى و ثابت مى‏دهد نيست، و اين است رمز وجود ناسخ و منسوخ در آيات الهى.

    (آيه 103)- سپس به بهانه ديگر، و يا صحيحتر، افتراى مخالفين به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله اشاره نموده، چنين مى‏گويد: «و ما مى‏دانيم آنها مى‏گويند: اين آيات را بشرى به او تعليم مى‏دهد» (وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ).

    قرآن با يك پاسخ دندان شكن خط بطلان بر اين ادعاهاى بى‏پايه مى‏كشد و مى‏گويد: اينها توجه ندارد، «زبان كسى كه قرآن را به او نسبت مى‏دهند عجمى است، در حالى كه اين قرآن به زبان عربى فصيح و آشكار (نازل شده) است» (لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ).

    از اين آيه به خوبى استفاده مى‏شود كه اعجاز قرآن تنها در جنبه محتواى آن نيست بلكه الفاظ قرآن نيز در سر حدّ اعجاز است، و كشش و جاذبه و شيرينى و هماهنگى خاصى كه در الفاظ و جمله بنديها وجود دارد مافوق قدرت انسانهاست.

    (آيه 104)- سپس با لحنى تهديد آميز به بيان اين حقيقت مى‏پردازد كه اين اتهامات و انحرافات همه به خاطر رسوخ بى‏ايمانى در نفوس آنهاست و «كسانى كه ايمان به آيات الهى ندارند خداوند آنها را هدايت نمى‏كند (نه هدايت به صراط مستقيم و نه به راه بهشت و سعادت جاويدان) و براى آنها عذاب دردناكى است» (إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ).

    چرا كه آنها آنچنان گرفتار تعصب و لجاجت و دشمنى با حقند كه شايستگى هدايت را از دست داده‏اند، و جز براى عذاب اليم آمادگى ندارند!

  18. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-21-2013)

  19. #50
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    276

    RE: سوره نحل [16]

    (آيه 105)- و در اين آيه اضافه مى‏كند: «تنها كسانى (به مردان حق) دروغ مى‏بندند كه ايمان به آيات الهى ندارند، و دروغگويان واقعى آنها هستند» (إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ).

    و چه دروغى از اين بزرگتر كه انسان به مردان حق اتهام ببندد و ميان آنها و انسانهايى كه تشنه حقيقتند، سدّ و مانعى ايجاد كند.

    زشتى دروغ از ديدگاه اسلام- آيه فوق از آيات تكان دهنده‏اى است كه در زمينه زشتى دروغ سخن مى‏گويد و دروغگويان را در سر حدّ كافران و منكران آيات الهى قرار مى‏دهد.

    اصولا در تعليمات اسلام به مسأله راستگويى و مبارزه با كذب و دروغ فوق العاده اهميت داده شده است. تا جايى كه در روايات اسلامى دروغ به عنوان «كليد گناهان» و راستگويى به عنوان «برات بهشت» شمرده شده است.

    على عليه السّلام مى‏فرمايد: «راستگويى دعوت به نيكوكارى مى‏كند، و نيكوكارى دعوت به بهشت».

    و نيز امام عسكرى عليه السّلام مى‏فرمايد: «تمام پليديها در اتاقى قرار داده شده، و كليد آن دروغ است».

    در حديث ديگرى از على عليه السّلام مى‏خوانيم كه فرمود: «انسان هيچ‏گاه طعم ايمان را نمى‏چشد تا دروغ را ترك گويد خواه شوخى باشد يا جدّى».

  20. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-22-2013)

صفحه 5 از 7 نخستنخست ... 34567 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •