احساس منیّت در مقابل ولی؟!

درس اخلاق آیت الله قرهی



آنچه می‌خوانید گزیده‌ای از درس اخلاق آیت الله قرهی، پیرامون گناهان کبیره و صغیره ایراد شده است.


علت اینکه وقتی ذوالجلال و الاکرام، به عقل امر فرمود: بیا! آمد. برو! رفت.1 تبیین کردند؛ یعنی این عقل در بستر اخلاق، در ظرف اخلاق، مطیع خدا شد. لذا عندالاولیاء آنچه که عقل را معنا می‌کند، اخلاق است آنچه که روح قدسی «نَفَختُ فیه مِن روحی» را معنا می‌کند، اخلاق است. و اگر اخلاق نبود، بشر و حقیقتی که راجع به انسان الهی است شناخته نمی‌شد.


یک نکته‌ی بسیار عالی را، حضرت سلطان العارفین، آیت الله العظمی سلطان آبادی بزرگ (اعلی اللّه مقامه الشّریف) دارند که بسیار عالی است. ایشان می‌فرمایند: معنای حقیقی«لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ فی اَحسَن تَقویم »2 فقط در ظرف اخلاق معنا پیدا می‌کند و اگر هر چیز عیاری دارد، عیار انسانیّت به اخلاق است و هر چه خلق و خوی الهی در انسان بیشتر شد، انسان ناب می‌شود. بعد حضرت سلطان آبادی می‌فرمایند: گر چه مثَل خوبی نیست، امّا مثَلش مثل طلاست، که می‌گویند: طلای ناب چنین است، عیارش این است، می‌فرماید: عیار انسانّیت به اخلاق است. هرچه خلق و خوی الهی در انسان بیشتر؛ یعنی ناب بودن انسانیّت.

عارف بزرگوار و عظیم‌الشأن، ملّا محسن فیض کاشانی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) می‌فرماید: همه‌ی ابواب فقه، احکام و همه ابواب اجراییات اسلام، موقعی معنا دارد که در بستر اخلاق، ظرف اخلاق، تبلور پیدا کند و بجّد همین است.