این گفته سپیده دختری بیست و دو ساله است که ساده‌دلانه فریب توصیه‌های یکی از دوستانش را خورده و به خاطر کم کردن وزن و رسیدن به لاغری مورد نظرش به مصرف شیشه روی آورده اما هرگز فکر نمی‌کرد که با مصرف شیشه به منجلابی فرو خواهد رفت که بیرون آمدن از آن کاری بس دشوار است.
این دختر جوان که در رشته گرافیک دارای مدرک کاردانی است درباره ماجرای سقوطش به ورطه اعتیاد می‌گوید: در خانواده 5 نفری‌مان همگی لاغر هستند و از بخت بد، فقط من از دوران نوجوانی چاق بوده‌ام و این چاقی بیش از حد همیشه رنجم می‌داد.
در دوران تحصیل در دانشگاه بعضی از دوستان و همکلاسی‌هایم همیشه با نگاه طنز آلودی با من برخورد می‌کردند و با شوخی‌های نیشدارشان طعنه می‌زدند و کم‌کم سعی می‌کردم کمتر با آنها معاشرت داشته باشم و در انزوا و تنهایی احساس آرامش کنم.
در دانشگاه همیشه من سعی می‌کردم زودتر از بقیه بچه‌ها به کلاس بروم و در گوشه‌ای از کلاس بشینم تا از حرف‌ها و نگاه‌های طعنه‌آمیزشان در امان بمانم.
این وضعیت در رفت و آمدهای خانوادگی هم ادامه داشت.