خیلی گشته بودیم نه پلاکی نه کارتی.
چیزی همراهش نبود.لباس فرم سپاه به تنش بود.چیزی شبیه دکمه پیراهن نظرم رو به خودش جلب کرد.خوب که دقت کردم دیدم یک نگین عقیق است که انگار جمله ای رویش حک شده بود.خاک...
نوع: ارسال ها; کاربر: dorsa
خیلی گشته بودیم نه پلاکی نه کارتی.
چیزی همراهش نبود.لباس فرم سپاه به تنش بود.چیزی شبیه دکمه پیراهن نظرم رو به خودش جلب کرد.خوب که دقت کردم دیدم یک نگین عقیق است که انگار جمله ای رویش حک شده بود.خاک...
من می خوام پودر بشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تو سنگر نشسته بودیم با بچه های گردان کمیل.گفتم بچه هاچطوری دوست دارید شهید بشید.ممد گفت:دوست دارم یه تیر بخورم تموم شم.حسین گفت:دوست دارم پاهام قطع بشن بعد شهید...