تحلیل و بررسی - سونامي مصر در ساحل جنوبي خليج فارس.
تحلیل و بررسی
سونامي مصر در ساحل جنوبي خليج فارس
منبع: PressTV
سونامي سياسي تغيير در منطقه براي سرنگوني ديکتاتورهاي عرب، به دليل شرايط سياسي حاکم بر منطقه، دير يا زود به سواحل جنوبي خليج فارس خواهد رسيد.
مقدمات اين سونامي که از تونس آغاز شد و مصر را درنورديد، اکنون سراسر منطقه خاورميانه از جمله کشورهاي حوزه جنوب خليج فارس را فرا گرفته است.
رهبر يکي از کشورهاي حوزه جنوب خليج فارس براي جلوگيري از ورود اين سونامي دست به يک سلسله اقدامات صوري و ظاهري زده است تا بتواند جايگاه خود را تثبيت کند. شيخ حمد بن عيسي آل خليفه، پادشاه بحرين اخيرا براي هر خانواده مبلغ 2650 دلار کمک هزينه در نظر گرفته تا از نارضايتيهاي موجود در کشور خود جلوگيري کند.
اما عليرغم اين اقدامات، رهبران کشورهاي حوزه جنوب خليج فارس بر اساس يک ضرورت تاريخي و نه نياز اجتماعي، بايد قبل از ورود اين سونامي سياسي دست به اصلاحات اساسي بزنند.
کشورهاي حوزه خليج فارس بر مبناي يک ساختار سنتي قبيلهاي اداره ميشوند که اين ساختار کهنه در شرايط فعلي پاسخگوي نياز نسل امروز جوامع عربي نيست.
جواناني که در فضاي عصر انفجار اطلاعات، گردش آزاد اخبار و وجود ارتباطات اينترنتي رشد کردهاند ديگر نميتوانند مانند نسلهاي قبل از خود به اصول و سنتهاي قبيلهاي پايبند باشند.
در برخي کشورهاي حوزه خليج فارس، هنوز احزاب اجازه فعاليت ندارند و زنان از حق مشارکت در کارهاي اجتماعي و سياسي محروم هستند.
اين شيوه با روح دموکراسي متعارف در جهان معاصر کاملا منافات دارد و بهمين دليل، اکنون موج نارضايتيهاي سياسي پنهاني اغلب کشورهاي حوزه خليج فارس را فرا گرفته است.
ظهور نخستين حزب سياسي در عربستان نشانه نياز جامعه به شدت بسته و قبيلهاي اين کشور براي تغيير و حرکت به سمت سنتشکني تلقي ميشود.
اين حزب اخيرا براي اولين بار در عربستان اعلام موجوديت کرد اما دولت هنوز از دادن اجازه فعاليت رسمي به اين حزب خودداريمي کند.
در عربستان سعودي برگزاري هرگونه انتخابات و فعاليت احزاب کاملا ممنوع است و اعضاء شوراي مشورتي که پارلمان اين کشور بشمار ميآيد، توسط پادشاه انتخاب ميشوند.
RE: تحلیل و بررسی - سونامي مصر در ساحل جنوبي خليج فارس.
نقض آزاديهاي فردي و اجتماعي، بي توجهي به اراده ملتها، اعدام و شکنجه مخالفين دولت و منع صدور نشريات غيردولتي، بخشي از سياست داخلي کشورهاي حوزه جنوب خليج فارس است.
در کشور عربستان که بزرگترين کشور عضو شوراي همکاري خليج فارس است، زنان از حق فعاليت اجتماعي، حق طلاق و استفاده از اتومبيل شخصي محروم هستند.
در طول 80 سالي که از عمر رژيم عربستان ميگذرد، اين کشور همچنان از قوانين قبيلهاي استفاده ميکند و سياهپوستان، بردهزادگان و مسلمانان غير وهابي نميتوانند در مشاغل دولتي و نيروهاي مسلح پستهاي کليدي داشته باشند.
آمريکا و کشورهاي غربي به دليل نياز به نفت عربستان، هيچگاه در صدد تشويق اين کشور براي ايجاد اصلاحات سياسي بر نيامدهاند.
در ساير کشورهاي حوزه جنوب خليج فارس، بجز کويت که بيش از 45 سال از يک پارلمان نسبتا پويا برخوردار است، بقيه کشورهاي عرب اين منطقه تقريبا فاقد پارلمانهاي فعال و تاثيرگذار هستند.
اين شيوه حکومتي نگرانيهاي فزايندهاي نزد همسايگان غيرعرب کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس که داراي نظامهاي د موکراتيک هستند توليد کرده است.
علت اين امر اين است که نظامهاي غيردموکراتيک در خليح فارس بجاي تکيه بر ملتهاي خود از کشورهاي فرامنطقه اي براي تامين امنيت خود بهره ميگيرند.
حضور دهها پايگاه نظامي آمريکا در کشورهاي کوچک حوزه جنوب خليج فارس موجب نگراني ساير کشورها و افزايش نارضايتيها در ميان ملتهاي منطقه شده است.
قطعا اگر دموکراسي پارلماني در کشورهاي عرب حوزه جنوب خليج فارس وجود ميداشت آمريکا و ساير کشورهاي غربي نميتوانستند به سادگي پايگاههاي نظامي در اين کشورها ايجاد کنند.
شايد عجيب نباشد زماني هنري کيسينجر، وزير خارجه اسبق آمريکا صريحا اعلام کرده بود که منافع استراتژيکي آمريکا در وجود رژيمهاي ديکتاتوري در حوزه خليج فارس خلاصه ميشود.
اما امروز آمريکا نميتواند از رهگذر تشويق رهبران رژيمهاي ديکتاتور حوزه جنوب خليج فارس به سرکوب ملتهاي خود، از حرکت موج سونامي سياسي به سمت اين نوع کشورها جلوگيري کند.
RE: تحلیل و بررسی - سونامي مصر در ساحل جنوبي خليج فارس.
بنابراين، غرب بايد نگاه سياسي خود را بر اساس اراده و خواست ملتهاي منطقه تغيير دهد زيرا نگاه تحقيرآميز و غيرمنصفانه نسبت به ملتهاي مسلمان و عرب، سرانجام به بروز حرکتهاي راديکاليستي منجر خواهد شد.
شرايط کشورهاي عرب حوزه خليج فارس، عليرغم وجود رفاه نسبي، اکنون مشابه شرايط تونس و مصر قبل از سرنگوني زينالعابدين بنعلي و حسني مبارک است.
اگر رژيمهاي ديکتاتوري حوزه خليج فارس معيارها و اصول شناخته شده دموکراتيک را رعايت نکنند، دير يا زود به سرنوشت تونس و مصر دچار خواهند شد.
اصول متعارف دموکراتيک بر حکومت اکثريت بر اقليت تکيه دارد اما در کشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس، متاسفانه اين معيارها رعايت نميشود و همواره اقليت بر اکثريت حکومت کرده است.
لذا تشکيل نظامهاي دموکراتيک، کاهش وابستگي رژيمهاي عرب حوزه خليج فارس به آمريکا، ارتقاء روابط اين کشورها با همسايگان غيرعرب خود بر اساس منافع مشترک، برگزاري انتخابات آزاد و قطع روابط پنهاني با رژيم صهيونيستي خواست ملتهاي عرب اين منطقه است.
اگر اين خواستهها بهصورتي سريع و بدون هزينه انجام نشود، قطعا حوزه ژئواستراتژيکي خليج فارس شاهد يک سونامي سياسي شديدي خواهد بود که اين سونامي اوضاع کلي اين منطقه را دگرگون خواهد کرد.
لذا به نظر ميرسد که اکنون ملتهاي عرب منطقه در حال حرکت به سمت ترسيم يک خاورميانه جديد هستند که اين خاورميانه با گذشته تفاوت اساسي خواهد داشت.
خاورميانهاي که اکنون با فرمول و معيارهاي ملتها در حال شکلگيري است، قطعا در آن آمريکا، رژيم اسرائيل و ديکتاتورهاي عرب کوچکترين نقش مديريتي نخواهند داشت.