اى جابر روزى اندک را از سوى خدا براى خویشتن بسیار گیر که از عهده‏ شکرش باید به درآیى و طاعت افزون خود را براى خود اندک انگار تا بدین‏وسیله نفس را خوار دارى وخود را سزوار گذشت گردانى. شرّ موجود را ازخود به وسیله دانش حاضر دفع کن و علم حاضر خود را با عمل خالصانه به‏کار بند و در عمل خالص از غفلت بزرگ به نیک بیدارى و هشیار بودن کناره‏گیر و نیک بیدارى را با ترس صحیح از خداوند تحصیل کن و از آرایشهاى‏نهانى به زندگى موجود دنیوى بر حذر باش و زیاده رویهاى هوا به رهنمایى‏عقل محدود کن و هنگام غلبه هوا از علم راهنمایى و مدد جو و اعمال‏خالصانه‏ات را براى روز قیامت ذخیره نگه دار و با انتخاب قناعت از زیادحرص ورزیدن خود دارى نما و با کوتاه کردن آرزو، شیرینى زهد را به سوى‏خدا جلب کن و طنابهاى آز را به سردى یأس و ناامیدى ببر و با خود شناسى‏راه خود بینى را ببند و با تفویض صحیح امور به خداوند، به آسودگى برس و بافزون یاد کردن خداوند در خلوتها به رقت قلب دست یاب و با دوام اندوه، دل‏را نورانى کن و با ترس راست و صادقانه، خود را از ابلیس حفظ کن مبادا به‏امیدوارى دروغین دل خوش کنى که این تو را در هراسى راست خواهدانداخت و مبادا در کارها امروز و فردا کنى که‏این دریایى‏است که نابودشوندگان در آن غرق خواهند شد ومبادا غفلت کنى که این مایه سنگدلى و ازآنچه در آن عذر و بهانه‏اى برایت نباشد بپرهیز که پشیمانها بدین پناه مى‏آرندوبه پشیمانى بسیار و استغفار فراوان از گناهان گذشته‏ات باز گرد و با دعاى‏خالصانه و راز و نیازهاى شبانه از رحمت و گذشت الهى بر خوردار شو، و بابسیارى شکر، نعمتهاى بیشترى به سوى خود جلب کن، و با کشتن آز وطمع‏در پى بقاى عزت و سر فرازى باش و این آز را با عزّت نا امیدى از میان برواین عزّت ناامیدى را با بلند همتى به دست آر و کوتاه کردن آرزو را از دنیاتوشه بردار و از هر فرصتى براى رسیدن به مقصود خویش سود جو و مبادا به‏چیزى که بدان اطمینان ندارى، اعتماد کنى. و بدان که هیچ دانشى چون‏سلامت جویى نیست و هیچ سلامتى همچون سلامت دل نیست و هیچ خردى‏همچون مخالفت با هوا نیست و هیچ فقرى همچون فقر قلب نیست. هیچ‏ثروتى همانند بى نیازى دل و هیچ شناختى همچون خود شناسى نیست و هیچ‏نعمتى مانند عافیت و هیچ عافیتى مثل یار شدن توفیق نیست و هیچ شرفى‏همسنگ بلند همتى نیست وهیچ زهدى همگون با کوته آرزویى نیست و هیچ‏عدالتى همانند انصاف نیست و هیچ ستمى همچون موافقت با هوا و هوس‏نیست وهیچ اطاعتى بمانند انجام فرایض نیست وهیچ مصیبتى همچون بى‏خردى نیست و هیچ گناهى همانند کوچک شمردن گناهت و خشنودى ازحالتى که در آنى نیست و هیچ فضیلتى همچون جهاد و هیچ جهادى همانندجهاد با هوا وهوس نیست و هیچ نیرویى همچون نیروى جلوگیر از خشم‏نیست و هیچ ذلّتى همچون ذلّت آز نیست و مبادا با وجود فرصت بهره ورى رااز دست دهى که این عرصه‏اى است که به اهل خود زیان مى‏رساند."