RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
قرآن و توسل
از آیات دیگر قرآن نیز به خوبی استفاده میشود که وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خداوند به خاطر او، به هیچوجه ممنوع نیست و منافات با توحید ندارد، در آیه 64 سوره نساء می خوانیم :
و َلَو اَنَّهُم اِذ ظَلَمُوا اَنفُسَهُم جائُوک َفاستَغفِرواُ اللهَ وَ استَغفِرَ لَهُمُ الرَّسُولَ لَوَجُدواُ اللهَ تَوِاباً رَحیِمَاً:
اگر آنها هنگامی که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهی شدند) به سراغ تو می آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش میکردند و تو نیز برای آنها طلب عفو می کردی ، خدا را توبه پذیر و رحیم می یافتند.
و نیز در آیه 97 سوره یوسف می خوانیم که : برادران یوسف از پدر تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند برای آنها استغفار کند و یعقوب نیز این تقاضا را پذیرفت .
در آیه 114 سوره توبه نیز موضوع استغفار ابراهیم در مورد پدرش آمده که تاثیر دعای پیامبران را درباره دیگران تایید میکند و همچنین در آیات متعدد دیگر قرآن این موضوع منعکس است .
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
با بیان این تفصیلات می خواستم به عرض برسانم:
ما مطیع قرآن واهل بیت عصمت وطهارت «علیهم السلام» باید باشیم وهر کس باهرمقاماتی که داشته باشد؛ وقتی از این جاده خارج باشد؛ نه مورد تأئیدماست ونه مورد تأئید اهلبیت «علیهم السلام» ونه موردتأئید خداو قرآن .پس می بینید با عقائدی که اینان داشته اند جای هیچ گونه دفاعی را برای خود باقی نگذاشته اند. گرچه علّامه دهر باشند.
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
«شمس تبريزي» کيست؟ فرشتهاي در هيأت انسان و يا انساني در چهار چوب بستهي تن با همهي ضعفها، حقد و حسدها و پوياييها و شکوفاييها. آيا ميتوان انسان آسماني را در گسترهي خاک سراغ گرفت؟ و اگر سراغ چنين انساني را بگيريم، آيا حکايت از ساده نگري و يکدست انديشي ما ندارد؟ به سراغ «شمس تبريزي» برويم و از درون ادبیات کشورمان شاهد رابطهي نابرابر حقوق او با همسرش «کيميا خاتون» باشیم.
از اين رو وقتي در خبرها ميخوانيم که کتابي به نام «کيميا خاتون» به قلم «سعيده قدس» منتشر ميشود که به بعد ديگري از زندگي «شمس» ميپردازد که جز آن چيزي است که تا بهحال شنيدهايم، سخت دچار ترديد ميشويم. آنچه در اين کتاب ميآيد نه تنها او را به عرش نميبرد بلکه به سختي، او را از جايگاه فرازنشينانهاي که دارد در ذهن انسان برابر طلب امروز فرو ميکشد.
خست بايد بر اين نکته باور داشت که از چهار چوب شخصيت اين افراد نيز همان برون تراود که در درون آنهاست. در آن صورت قبول خواهيم کرد که انسانهايي چون «شمس تبريزي» و «مولانا» نيز داراي خصلتهايي همچون حسد، خشم، تندخويي و آزار و اذيت نسبت به زير دستان خود بودهاند. چنانکه با وجود تفاوت سني بسيار زياد ميان «شمس» و دخترک جوان، او «کيمياخاتون» را به همسري ميگيرد و آنگاه پس از مدتي کوتاه، به دليل بدبيني و حسد، او را آزار ميدهد و بنا به رواياتي، باعث مرگ او ميشود.
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
کیمیا خاتون رمانی است شیوا و روان که از دیدی زنانه به این شخصیت گمشده در تاریخ نگریسته است. داستان آن چنان گیراست و آن چنان شما را در تارپود زندگی قهرمانش درگیر میکند که موقع مرگ کیمیا خاتون اندوهگین میشوید. آن جایی که شمس تبریزی وقتی او را شایسته همسری خود نمیبیند و به تدریج به روابط زناشویی با وی بدبین می شود، روزی آن چنان همسر نوجوانش را به باد کتک میگیرد که جثه نحیف وی تاب نمیآورد و چند روزی بعد از ادب کردنش توسط این عارف میمیرد. و شمس تبدیل به قاتل میشود.
واقعهای که در تاریخ به جهت داشتن جایگاه عرفانی شمس و مولانا هرگز از پرده آن چنان که باید به در نیافتاد و چیز زیادی در مورد آن نوشته نشد.
حال قضاوت باشما؛ کسی که درباب عرفان خدای مولانا بود وتا به عرش اعلی این شخصیّت را بالا می برند؛همو که بر پیغمبرو ......ایراد می گیرد؛ وماهیچ توقعی از این دست افراد نداریم.چه برسد که اورااحترام ویا بزرگ وعارفش بدانیم.!!!
دقّت شود.
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پرواز
عجب!
پس شما هیچ وقت از عبدالباسط تعریف نکنید و به صوتشون گوش ندید!
اولاً شمس استاد مولوی بوده؛نه مولوی استادش.!!
ثانیاً چرا خَلط موضوع می کنی؟؟داشتن صدای زیبا و....دلیل براین نمیشه که انسان کسی رو که دشمن قرآن وخدا واهل بیت عصمت وطهارت «علیهم السلام» را تعریف کنه.قرآن در سینه مردی ظلمانی که ولایت علی ابن ابیطالب«علیه السلام» را قبول ندارد قرار گرفته ؛آنهم بازحمت وممارست. واین را نباید اشتباه گرفت ؛که داشتن عقائد پاک راازما می خواهند.ملاک دین؛ عقیده پاک داشتن و قبول ولایت است؛ که این آقایون ندارند و من و شما اگر محبت اهل بیت را داریم نباید ذرّه ای از مهرآنها در دلمان باشد ،چه برسد که از اونها تعریف کنیم .در دعاهای معتبر می خوانیم: ای اهل بیت نبوّت اِنّی مَعَکُم لامَعَ غَیرَکُم.اِنّی مَعَکُم لامَعَ عَدُوَّکُم..........
واز معصوم «علیه السلام» رسیده که کسی که مهر مارا در دل دارد با دشمنان ما دوستی ورفاقت نمی کند.یعنی ذرّه ای مهر انان را در دل هم نمی پروراند؛ به عنوان قاری ..شاعر ...عارف..و..
راین چه ربطی دارد با گوش دادن قرائت آنان؟؟؟
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
بله مولوی شاگرد شمس بودن
عقاید هر کس متفاوته..
من اگه کسی رو موحد بدونم سعی میکنم خوبی و بدیش هاش رو با هم ببینم!نمیگم همیشه موفق میشم اما لااقل سعیم رو میکنم و سریع مارک نمیچسبونم بهش
همه ی ما انسانیم و دارای ایراد!
من پاک نیستم که بتونم کسی رو که یکتا پرسته قضاوت کنیم
از نظر من هم مولوی آدم خوبی بوده هم شمس هم عبدالباسط!
به نظرم کمی اشتباه باشه که راجع به آدم ها به این راحتی قضاوت کنیم تهشم اونا رو دشمن همه چیز بشماریم و خودمون محب همه ی چیزهای خوب!
محب بودن به بیان نیست..
کمی هم به رفتار و کرداره!
************************************************** ********************************
بیهوده سخن به این درازی نبود.ما باهرکس دوست اهل بیته«علیهم السَّلام » دوستیم وباهرکس دشمن اونهاست؛دشمن.
آیه شریفه فرآن است که یک قلب بیشتر نداریم؛ودرآن یامحبّت اهل بیت:«علیهم السلام» بایدباشد ویادوستی آنها.
حدیث زیبایی از پیامبررحمت«صلّی اللّه علیه وآله» وارد شده, که:مَن آذاهُ فَقَدآذانی وَمَن آذانی فَقَدآذَاللّه....ای فاطمه هرکس ترا اذیت کندمرااذیّت کرده وهرکس مرااذیّت کند؛خدارااذیّت کرده.چون تمامی این بزرگواران؛جانشین خداروی زمینند.ومحبتشان بردوستانشان ؛واجبست.
حدیثی دیگرازامام جعفرصادق«علیه السلام»:روزی یکی ازدوستان حضرت داشت باکسی حرف میزدوحضرت دیدند؛به اواشاره کردند,بیا.وقتی اونزدحضرا آمد،حضرت به اوفرمودند:چرابااو حرف می زنی؟ دوست حضرت عرض کرد:آقا او دایی من است.حضرت فرمودند: دائیت باشد!! میدانی او چه عقیده ای دارد؟اوصوفی ودرویش؛است.؛ یا باید رشته دوستی ومحبتت باما باشد,یابا او؛
دوست من ؛بازهم عرض میکنم ما پیرو خط اهل بیت عصمت وطهارتیم«علیهم السلام»اینانی که شما نام بردی ,صراحتاً دشمن اهل بیت عصمت وطهارت«علیهم السلام »هستند.اینان دشمن علی «علیه السلام» واولاد علی «علیهم السلام »هستند.وخاندان عصمت وطهارت«علیهم السلام» به ماامر کردندیابااونها باشیدیاباما!!!!
حال انتخاب شما هرچه می خواهد باشد.میزان وملاک خوبی وبدی درشما چیست؟نظر خودتان یا نظر خاندان عصمت وطهارت«علیهم السلام»؟؟؟؟؟؟؟؟کسیکه ولایت نداشته باشد بنابر صریح روایات وایات قرآن؛گرچه عبادت ثَقَلَین«جنّ وانس» را داشته باشد؛تمام طول عمرخودرا به عبادت گذرانده باشد؛روزهای گرم سال راروزه باشد؛وشبهای بلندسال راتابه صبح به عبادت مشغول باشد ولی ولایت علی ابن ابیطالب«علیه السلام:را نداشته باشد بارو به اتش جهنّم افتاده می شود.واین روایت محکم ومتقنی است.بیش ازاین سخنی نیست.وَالسَّلامُ عَلی مَن اِتّبِعَ الهُدی.
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
سلام
دقیقا موضوع رفتار و کرداره!
وقتی کسی هم از نظر تفکر، و هم از نظر عمل، مخالفت میکنه با اهل بیت(ع)، آیا دوسته یا دشمن ؟
و کسی که سعی میکنه این افراد رو بشناسونه، دشمنه یا دوست ؟
آیت الله نوری همدانی، در جواب سوالی مشابه با سوال شما گفتند، اگر اینطور باشد که هرکسی حرف خوب زده باشه آدم خوبی باشه، پس چرچیل هم آدم خوبیه. لابد بوش هم آدم خوبیه چون مطمئنا حرفهای خوب داشته!؟
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
ســـــلام
حالا که بحث سر شمس و مولاناست، من همیشه یه سوالی گوشه ی ذهنم هست که این جا مطرحش میکنم.
نمیدونم تا حالا شنیدید یا نه ،که شیخ رجبعلی خیاط و یا آیت الله جعفر مجتهدی توصیه اکید داشتن که مولانا نخونید چون به بی راه رفته و حافظ بخونین.و این حرف رو هم در مکاشفاتشون بهشون گفتن.
اگه کسی مطمئنه که این حرف درسته بگه که ما هم خیالمون راحت بشه.
ممنون.
"یا علی"
************************************************** ************************************
سلامٌ علیکم.بله این حرف نه تنها درسته؛که حتّی یادم هست درجایی می خوندم چندین سال پیش یکی از علماء معروف که اگراشتباه نکنم؛وبازهم تأکیدمی کنم:اگر اشتباه نکنم؛آیة اللّه بروجردی«رضوان اللّه تعالی فرجه الشریف» می فرمودهروقت می خواستم به طرف مولانا بروم وبخونم؛ندائی می آمدکه نخون.نه این که اون روحانیون عالم بخواهندباخوندن مولوی ومثنوی اش گمراه شوند؛خیربلکه برای چیزبیهوده وقت گذاشتن؛ اتلاف وقت واتلاف عُمر شریف است؛کسی که پیرو خلفای باطل است.نشستن در پای حرفهایش جزبیهوده وقت گذراندن نیست.
برای این سؤال شما هم من یک فتوایی ازهمین عالم جلیل القدر بگویم«رضوان خدا براو»
می گوینددرزمان پهلوی دوم؛ همین نوشابه کوکاکولا درانحصار صهیونیزم بودوامتیازش را ایران خریده بود ؛ونصف درآمد این نوشابه ؛ به جیب آنها می رفت؛از این آقا که درانزمان؛مرجع مطلق شیعه بودواعلم؛استفتاء کردند راجع, به خوردن این نوشابه؛ایشا ن فرموده بود:من نمی خورم؛یعنی چه؟؟یهنی؛اَلعاقِلُ یَکفِی الاِشارَه؛هرکسی پیرو من است ومن مرجعش هستم ؛نخورد,اَلاِشارَةُ اَبلَغ مِنَ التَصریح...اشاره از صریح گویی رساتراست.
حال منهم به شما کلام آن بزرگواررا می گویم.وقتی که می خواهید برای این قشر بگذارید؛روی نورانیت قرآن کریم وقت بگذارید؛هرگزپشیمان نمیشوید.چون عمرمامحدود است؛وبایدبهترینهارا گزینش کرد.موافقید؟؟؟
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
سلام
حداقل این جمله از لحاظ محتوایی درست است!
RE: جسارت شمس تبریزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها
شما موضوع را کاملاً خَلط می کنی.بله ترک گناه انسان را به خدا می رساند ماهم دراین بحثی نداریم.اصلاً تمام عقائدماهمان عقائدی است که خاندان عصمت وطهارت «علیهم السلام» دارند. مااز خودمون رأی ونظری نداریم.اصلاً ما صاحب نظر نیستیم.ماهرچه داریم ازتعلیمات خاندان نبوت«علیهم السلام» است وبس.فرمایش شما صحیح.گناه نکردن یک مقوله است واصلاً در صراط وراه نبودن حرف دیگر.کسانی که درراه علی ابن ابیطالب«علیه السلام» قدم نگذاشتند؛گرچه خوب باشندواز نظر عبادی دائم الصَوم وقائم الصلواة باشندبنابر صریح روایات اهل جهنّمندوتنها وتنها کسانی اهل نجاتند که ولایت را قبول کرده اند.
وَالسَّلامُ عَلی مَن ایتَّبَعَ الهُدی