(آيه 3)- و در آخرين آيه اين سوره با توجه به نسبتى كه سران شرك به آن حضرت مىدادند، مىفرمايد: «و (بدان) دشمن تو قطعا بريده نسل و بىعقب است» (ان شانئك هو الابتر).
تعبير به «شانئك» بيانگر اين واقعيت است كه آنها در دشمنى خود حتى كمترين ادب را نيز رعايت نمىكردند، يعنى عداوتشان آميخته با قساوت و رذالت بود.
حضرت فاطمه عليها السّلام و «كوثر»!
گفتيم «كوثر» يك معنى جامع و وسيع دارد، و آن «خير و بركت فراوان» است، ولى بسيارى از بزرگان علماى شيعه يكى از روشنترين مصداقهاى آن را وجود مبارك «فاطمه زهرا» عليها السّلام دانستهاند، چرا كه شأن نزول آيه مىگويد: آنها پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را متهم مىكردند كه بلا عقب است، قرآن ضمن نفى سخن آنها مىگويد: «ما به تو كوثر داديم».
از اين تعبير استنباط مىشود كه اين «خير كثير» همان فاطمه زهرا عليها السّلام است، زيرا نسل و ذريه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به وسيله همين دختر گرامى در جهان انتشار يافت نسلى كه نه تنها فرزندان جسمانى پيغمبر بودند، بلكه آيين او و تمام ارزشهاى اسلام را حفظ كردند، و به آيندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بيت عليهم السّلام كه آنها حساب مخصوص به خود دارند.
در اينجا به بحث جالبى از «فخر رازى» برخورد مىكنيم كه در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مىگويد:
قول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله خرده مىگرفتند، بنابر اين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مىدهد كه در طول زمان باقى مىماند، ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهان مملوّ از آنهاست، اين در حالى است كه از بنى اميه (كه دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذكرى در دنيا باقى نماند، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنهاست. مانند باقر و صادق و رضا و نفس زكيه.
هزاران هزار از فرزندان فاطمه عليها السّلام در سراسر جهان پخش شدند، در ميان آنها نويسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظيم بودند كه با ايثار و فداكارى در حفظ آيين اسلام كوشيدند.
«پايان سوره كوثر»