آرى «صالحات» همان «اعمال شايسته» نه فقط عبادات، نه تنها انفاق فى سبيل اللّه، نه فقط جهاد در راه خدا، نه تنها كسب علم و دانش، بلكه هر كار شايستهاى كه وسيله تكامل نفوس و پرورش اخلاق و قرب الى اللّه و پيشرفت جامعه انسانى در تمام زمينهها شود.
و از آنجا كه ايمان و اعمال صالح هرگز تداوم نمىيابد مگر اين كه حركتى در اجتماع براى دعوت به سوى حق و شناخت و معرفت آن از يكسو، و دعوت به استقامت و صبر در طريق انجام اين دعوت از سوى ديگر صورت پذيرد، به دنبال اين دو اصل، به دو اصل ديگر اشاره مىفرمايد كه در حقيقت ضامن اجراى دو اصل اساسى «ايمان» و «عمل صالح» است.
در اصل سوم به مسأله «تواصى به حق» يعنى دعوت همگانى و عمومى به سوى حق اشاره مىكند تا همگان حق را از باطل به خوبى بشناسند و هرگز آن را فراموش نكنند و در مسير زندگى از آن منحرف نگردند.
در اصل چهارم مسأله شكيبائى و «صبر» و استقامت و سفارش كردن يكديگر به آن مطرح است، چرا كه بعد از مسأله شناخت و آگاهى، هر كس در مسير عمل در هر گام با موانعى رو برو است اگر استقامت و صبر نداشته باشد هرگز نمىتواند احقاق حق كند، و عمل صالحى انجام دهد و يا ايمان خود را حفظ كند.
آرى! احقاق حق و اجراى حق، و اداى حق در جامعه جز با يك حركت و تصميم گيرى عمومى و استقامت و ايستادگى در برابر موانع ممكن نيست.
«صبر» در اينجا نيز معنى وسيع و گستردهاى دارد كه هم صبر بر اطاعت را شامل مىشود، و هم صبر در برابر انگيزههاى معصيت، و هم صبر در برابر مصائب و حوادث ناگوار، و از دست دادن نيروها و سرمايهها و ثمرات.
و به راستى اگر مسلمانان امروز همين اصول چهارگانه را در زندگى فردى و اجتماعى خود اجرا كنند مشكلات و نابسامانيهاى آنها حل مىشود، عقب ماندگيها جبران مىگردد، و ضعفها و شكستها به پيروزى مبدل مىشود، و شر اشرار جهان از آنها قطع مىگردد.
«پايان سوره عصر»