(آيه 29)- سپس به يكى از مهمترين نظامات اين عالم بزرگ يعنى نظام نور و ظلمت اشاره كرده، مىفرمايد: «و شبش را تاريك و روزش را آشكار نمود» (و اغطش ليلها و اخرج ضحاها).
كه هر كدام از اين دو در زندگى انسان و ساير موجودات زنده اعم از حيوان و گياه نقش فوق العاده مهمى دارد. نه انسان بدون نور مىتواند زندگى كند كه همه بركات و روزيها و حس و حركت او وابسته به آن است و هم بدون ظلمت و زندگى او ممكن نيست كه رمز آرامش اوست.
(آيه 30)- سپس از آسمان به زمين مىآيد، مىفرمايد: «و زمين را بعد از آن گسترش داد» (و الارض بعد ذلك دحاها).
منظور از «دحو الارض» اين است كه در آغاز تمام سطح زمين را آبهاى حاصل از بارانهاى سيلابى نخستين فرا گرفته بود اين آبها تدريجا در گودالهاى زمين جاى گرفتند و خشكيها از زير آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند تا به وضع فعلى درآمد- و اين مسأله بعد از آفرينش زمين و آسمان روى داد.
(آيه 31)- بعد از گسترش زمين و آماده شدن براى زندگى و حيات سخن از آب و گياه به ميان آورده، مىفرمايد: «و از آن، آب و چراگاهش را بيرون آورد» (اخرج منها ماءها و مرعاها).
اين تعبير نشان مىدهد كه آب در لابلاى قشر نفوذ پذير زمين پنهان بود، سپس به صورت چشمهها و نهرها جارى شد و حتى دريا و درياچهها را تشكيل داد.
(آيه 32)- ولى از آنجا كه عوامل مختلفى مىتوانست آرامش زمين را بر هم زند- از جمله طوفانهاى عظيم و دائمى و ديگر جزر و مدهائى كه در پوسته زمين بر اثر جاذبه ماه و خورشيد و همچنين لرزههايى كه بر اثر فشار مواد مذاب درونى رخ مىدهد- آن را به وسيله شبكه نيرومندى از كوهها كه سرتاسر روى زمين را فرا گرفته آرام كرد.
و لذا مىفرمايد: «و كوهها را ثابت و محكم نمود» (و الجبال ارساها).
(آيه 33)- و در پايان مىفرمايد: «همه اينها براى بهرهگيرى شما و چهارپايانتان است»! (متاعا لكم و لانعامكم).
تا از مواهب حيات بهره گيريد و به غفلت نخوريد.
اينها از يكسو نشانههاى قدرت او بر مسأله معاد است و از سوى ديگر دلائل عظمت و نشانههاى وجود او در مسير توحيد و معرفت است.





