-
RE: سوره دخان [44]
(آيه 42)- تنها يك گروه مستثنا هستند همان گونه كه اين آيه مىگويد: «مگر كسى كه خدا او را مورد رحمت قرار داده است، چرا كه او توانا و رحيم است» (إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ).
بدون شك اين رحمت الهى بىحساب نيست و تنها شامل مؤمنانى مىشود كه داراى عمل صالحند.
(آيه 43)- درخت زقّوم! در اينجا توصيف وحشتناك و تكان دهندهاى از عذابهاى دوزخى منعكس شده كه بحث آيات قبل را در مورد «يوم الفصل» و روز رستاخيز تكميل مىكند.
مىفرمايد: «مسلّما درخت زقّوم ...» (إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ).
(آيه 44)- «غذاى گنهكاران است»! (طَعامُ الْأَثِيمِ).
اينها هستند كه از اين گياه تلخ و بدبو و بد طعم و كشنده مىخورند.
(آيه 45)- سپس مىافزايد: «همانند فلز گداخته در شكمها مىجوشد»! (كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ).
(آيه 46)- «جوششى همچون آب سوزان» (كَغَلْيِ الْحَمِيمِ).
هنگامى كه گياه زقوم وارد شكم آنها مىشود، حرارت فوق العادهاى ايجاد كرده، و همچون آبى جوشان غليان پيدا مىكند، و به جاى اين كه اين غذا مايه قوت و قدرت گردد بدبختى و عذاب و درد و رنج مىآفريند.
(آيه 47)- سپس مىفرمايد: به مأموران دوزخ خطاب مىشود: «اين (كافر پرگناه) را بگيريد، و به ميان دوزخ پرتابش كنيد»! (خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِيمِ).
(آيه 48)- باز به يكى ديگر از مجازاتهاى دردناك آنها اشاره كرده، مىگويد:
«سپس (به مأموران دوزخ دستور داده مىشود، كه) بر سر او، از عذاب سوزان بريزيد» (ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ).
به اين ترتيب هم از درون مىسوزند و هم از بيرون تمام وجودشان را آتش فرا مىگيرد، و در وسط آتش نيز آب سوزان بر آنها مىريزند.
-
RE: سوره دخان [44]
(آيه 49)- و بعد از اين همه عذابهاى دردناك جسمانى مجازات جانكاه روانى آنها شروع مىشود به اين مجرم گناهكار سركش و بىايمان گفته مىشود: «بچش كه (به پندار خود) بسيار قدرتمند و محترم بودى» (ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ).
آرى! اين تو بودى كه با آن همه غرور هر جنايتى را مرتكب شدى، اكنون بچش نتيجه اعمالت را كه در برابر چشمان تو مجسم شده است، و همان گونه كه جسم و جان مردم را سوزاندى اكنون درون و برونت در آتش قهر الهى و با آب سوزان مىسوزد.
(آيه 50)- در اين آيه مىافزايد: به آنها خطاب مىشود: «اين همان چيزى است كه پيوسته در باره آن شك و ترديد مىكرديد» (إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ).
چقدر در آيات مختلف قرآن با انواع دلائل، واقعيت و حقانيت اين روز به شما گوشزد شد.
افسوس كه گوش شنوا نداشتيد!
(آيه 51)- پرهيزكاران و انواع نعمتهاى بهشتى: از آنجا كه در آيات گذشته كيفرهاى دردناك دوزخيان مطرح بود در اينجا مواهب و پاداشهاى بهشتيان را مىشمرد تا از قرينه مقابله اهميت هريك از اين دو آشكارتر گردد.
اين پاداشها در هفت قسمت خلاصه شده:
نخست اين كه: «پرهيزكاران در جايگاه امن و امانى هستند» (إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقامٍ أَمِينٍ).
بنابر اين هيچ گونه ناراحتى و ناامنى به آنها نمىرسد، و در امنيت كامل از آفات و بلاها، از غم و اندوهها، از شياطين و طاغوتها به سر مىبرند.
(آيه 52)- سپس به ذكر نعمت دوم پرداخته، مىگويد: آنها «در ميان باغها و چشمهها به سر مىبرند» و جايگاه آنها از هر سو با درختان و چشمهها احاطه شدهِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ).
-
RE: سوره دخان [44]
(آيه 53)- در مرحله سوم به لباسهاى زيباى آنها اشاره كرده، مىافزايد: «آنها لباسهايى از حرير نازك و ضخيم مىپوشند، و در برابر يكديگر (بر تختها) جاى دارند» (يَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلِينَ).
البته در بهشت گرما و سرماى شديدى وجود ندارد تا به وسيله پوشيدن لباس دفع شود، بلكه اينها اشاره به لباسهاى متنوع و گوناگون بهشتى است.
(آيه 54)- در مرحله چهارم نوبت به همسران آنها مىرسد، مىگويد: «آرى اين چنينند بهشتيان، و آنها را با حور العين تزويج مىكنيم»! (كَذلِكَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ).
(آيه 55)- سپس به ذكر پنجمين نعمت بهشتيان پرداخته، مىافزايد: «آنها در آنجا هر نوع ميوهاى را بخواهند در اختيارشان قرار مىگيرد و در نهايت امنيت به سر مىبرند» (يَدْعُونَ فِيها بِكُلِّ فاكِهَةٍ آمِنِينَ).
(آيه 56)- جاودانگى بهشت و نعمتهاى بهشتى ششمين موهبت الهى بر متقين است، چرا كه آنچه فكر انسان را به هنگام وصال ناراحت مىكند بيم فراق است، لذا مىفرمايد: «آنها هيچ مرگى جز همان مرگ اول (كه در دنيا چشيدند) نخواهند چشيد»! (لا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولى).
سر انجام هفتمين و آخرين نعمت را در اين سلسله چنين بيان مىكند:
«و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ كرده است» (وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ).
كمال اين نعمتها در اين است كه احتمال عذاب و فكر مجازات، بهشتيان را به خود مشغول نمىدارد و نگران نمىكند.
اشاره به اين كه اگر پرهيزكاران لغزشهايى هم داشتهاند خدا به لطف و كرمش آنها را بخشيده، و به آنها اطمينان داده است كه از اين نظر نگرانى به خود راه ندهند.
(آيه 57)- در اين آيه اشاره به تمام اين نعمتهاى هفتگانه كرده، به صورت يك جمع بندى مىگويد: همه اينها «به عنوان فضل و بخششى از سوى پروردگار تو است و اين فوز عظيم و پيروزى بزرگى است» كه شامل حال پرهيزكاران مىشود (فَضْلًا مِنْ رَبِّكَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ).
درست است كه پرهيزكاران حسنات بسيارى در دنيا انجام دادهاند، ولى مسلما پاداش عادلانه آن اعمال ناچيز اين همه نعمت بىپايان و جاودانى نيست اين فضل خداست كه اين همه پاداش را در اختيار آنها گذارده.
-
RE: سوره دخان [44]
(آيه 58)- گفتيم: «سوره دخان» با بيان عظمت و عمق آيات قرآن شروع شده است، و با اين آيه كه آن هم بيانگر تأثير عميق آيات قرآن است پايان مىگيرد، تا آغاز سوره با انجامش هماهنگ باشد.
مىفرمايد: «ما آن [قرآن] را بر زبان تو آسان ساختيم شايد آنان متذكّر شوند» (فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ).
با اين كه محتوايش فوق العاده عميق و ابعادش بسيار گسترده است، ساده، روان، همه كس فهم و قابل استفاده براى همه قشرهاست.
(آيه 59)- ولى از آن جا كه با همه اين اوصاف باز گروهى در برابر كلام حق تسليم نمىشوند در آخرين آيه آنها را مورد تهديد قرار داده، مىگويد: اگر با اين همه آنها پذيرا نشوند «پس تو منتظر باش، آنها نيز منتظرند»! (فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ).
تو منتظر وعدههاى الهى در زمينه پيروزى بر كفار باش، و آنها منتظر شكست باشند.
«پايان سوره دخان»