او می‌نویسد در دو ماه نخست سال 93 فقط در تهران 25 نفر از محکومان به قصاص بدون آن که مثلا دیدبان حقوق‌بشر و سازمان عفو بین‌الملل و وزارت خارجه آمریکا بیانیه بدهند و کمپین برایشان تشکیل شود، از سوی اولیای دم عفو شده‌اند که بیش از نیمی از آنها حتی دیه نیز دریافت نکرده‌اند.

رهایی 25 نفر از اعدام، آن هم فقط در پایتخت و فقط در طول دو ماه فروردین و اردیبهشت از اتفاقی بزرگ در کشور حکایت دارد که میل اولیای دم ایرانی به بخشش را نشان می‌دهد، اما بخششی مشروط بر آرامش و دور از جنجال.
این عددها به آماری که غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، معاون اول رئیس قوه قضاییه ارائه می‌دهد بسیار نزدیک است، آماری که راوی بخشش 375 محکوم به اعدام از سوی اولیای دم در سال 92 است. 375 عفو در طول 365 روز کارنامه‌ای درخشان است که اولیای دم رقم زده و کاری کرده‌اند تا سهم هر روز سال از بخشش‌ها بیش از یک مورد باشد.

در کشور ما البته همیشه این طور بوده و بخشش قاتلان همواره بر قصاص آنها ارجحیت داشته مثل اولیای دمی که چهارم آبان امسال در خلیل‌آباد، به حرمت آمدن محرم، قاتل را بخشیدند، یا آنها که بیست‌ودوم مهر در آبیک قزوین، آنها که نهم مهر در گرگان، بیست‌ودوم شهریور در بندرعباس، هفدهم خرداد در سیستان و بلوچستان، هفدهم اردیبهشت در جلفا، دو روز قبل از آن در نیشابور و نهم این ماه در گلستان حتی نسیم عفو را به سمت یک قاتل تبعه افغانستان نیز وزاندند.

اما همه این عفوها یک ویژگی مشترک دارد و آن این که برای هیچ کدام از آنها جنجال به پا نشد، پای هیچ رسانه‌ای بویژه خارجی‌ها به میان نیامد و خانواده قاتل و مقتول فرصت یافتند از زجرهایی که می‌کشند برای هم بگویند که این رمز پایان خوش پرونده‌های قتل است.
البته بخشش گرفتن نه‌تنها راه و چاه دارد، بلکه وقت و زمان هم می‌خواهد، خیلی از بخشش‌ها در زمان‌های خاص مانند ماه‌های رمضان ، محرم و صفر رخ داده؛ ایامی که از دیرباز در ذهن ما ایرانیان مسلمان ایام عزیزی بوده و یادآور رنج‌های ائمه و معصومین و گذشت‌هایشان در این دنیا.
با این تفاسیر بهتر است کسانی که برای بخشش پیشقدم می‌شوند، از ظرفیت این زمان‌ها نیز به شکلی درست و تاثیرگذار استفاده کنند.