دوران آفتاب مهتاب ندیدن گذشته پنجه خورشید سابق! امروز میشود با داشتن آدرس صفحهات، بدانیم دیشب شامتان چه بوده؟ آخرین وعدهای که کدبانو شدهای چند وقت پیش بوده؟ آخرین مکان زیارتی و تفریحی که مشرف شدهای کی و کجا بوده؟
آخرین لباس و روسری که خریدهای چه رنگی است؟ آخرین هدیهای که گرفتی، چه بوده؟ یا از آخرین اتفاق خصوصی زندگیات چند روز میگذرد؟ امروز تو با تمام مردم جهان، ندار شدهای؛ ولی ای کاش میشد این گزارههای تلخ بیجواب میماند، اما نمیماند.
آن روزها که در تشکلهای دغدغهمند بودیم، مسئولان امر در ارتباط با جنس مخالف جهت معذب نشدن آنان در تشکلها دستورالعملهایی وضع کرده بودند: نوشتن سلام علیکم در پیامک به جای سلام، نگارش رسمی پیام، ارسال پیام و گرفتن تماس پیش از پایان ساعت اداری، کنترل نگاه در هنگام مراجعه حضوری و...!
اما براستی تا چند سال پیش چه کسی فکر میکرد، بانوی مذهبی ما با آن حریم قدسی، آلبوم عکسهای فردی و دستجمعی و خانوادگی و دورهمیهای خود را در اینترنت و پیش نگاه نامحرمان به اشتراک بگذارد؟ بیشک هیچکس! شاید اگر بر فرض مثال پنج سال به عقب برگردیم و کسی بگوید چند سال بعد چنین اتفاقی رخ خواهد داد، هیچکس باور نمیکرد این شوخی بیمزه را!
امروز اما نامحرمان با پاهای مجازی آنچنان که صدای گامهاشان را هیچیک از اطرافیان و اعضای خانواده حتی نمیشنوند به اتاق شخصیات میآیند و به روی تخت خوابت حتی مینشینند و در خصوصیترین خلوتگاه زندگی شخصیات با تو گپ میزنند.
همان نامحرمی که میداند، علاقهمندیهای تو چیست و از چه چیزهایی بدت میآید، پاتوق هر هفته ات کدامین ساعت و کدامین محله است. میداند کدام گلها را بیشتر دوست داری و از چه غذاها و دسرهایی خوشت میآید. او گاهی نامی که نزدیکترین اعضای خانوادهات تو را با آن صدا میکنند را هم میداند.
و عکس انگشترت که زینت توست را در گوشی خود ذخیره کرده! یک وقت فکر نکن این اطلاعات را با هک کردن جاسوسی کرده! نه اصلاً نیاز به این کارها نیست، تو خودت با همه نامحرمان پسرخاله شدهای، دخترخاله!