یكى از یاران امام، در این باره گفته است :
در این ماه، ایشان شعر نمى‏خواندند و نمى‏سرودند و گوش به شعر هم نمى‏دانند . خلاصه، دگر گونى خاصى متناسب با این ماه در زندگى خود ایجاد مى‏كردند، به گونه‏اى كه این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا كردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مى‏كردند. (2)
ایشان، به هنگام سحر وافطار، بسیار كم مى‏خوردند، به گونه‏اى كه خادم‏شان فكر مى‏كردند كه امام، چیزى نخورده است (3)

حضرت امام رحمة الله علیه درباره رمضان چنین مى‏سرایند:

ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد
عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد
افطار به مى كرد برم پیر خرابات
گفتم كه تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
با باده، وضو گیر كه در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت ‏بارور افتاد (4)