بعد گفتند یا رسول الله…؛ سئل عن علة ذلک، فقال: إنی رایتُ هذه الصبی یوماً، من دیدم این بچه را یک روزی که با حسین من بود ورأیتهُ … ورأیتهُ یرفع التراب من تحت قدمیه ویمسح به وجهه وعینیه، این بچه را یک روزی خودم دیدم که خاک از زیر قدم حسین من بر می داشت، به چشمش [می کشید] فأنا أحبه لحبهِ لولدی الحسین، او محبوب من است، این بچه محبوب من است. سلمان می فهمد یعنی چه؟ حبیب الله می گوید: این بچه حبیب من است لحبه لولدی الحسین. همانجا جبرییل نازل شد، گفت: یا رسول الله! این بچه در روز عاشورا در رکاب حسینت کشته می شود. اولشان این بوده که آخرش این شده. این ها اصحاب اویند، خود او کیست؟مطلب به اینجا تمام نیست، امام ششم مقابل قبر آنها می ایستاد، تعبیرش این است – لا اله الا الله، افسوس! عمر گذشت، ما نفهمیدیم عاشورا یعنی چه ؟ کربلا یعنی چه؟ سیدالشهدا کیست؟ اصحاب او کیانند؟ – بعد حجت خدا مقابل قبر اینها: السلام علیکم أیها الربّانیّون – هر جمله ای محیّر العقول است-السلام علیکم یا شیعة الله- کیانند اینها؟!- سلام بر شما ای کسانی که شیعه خدا هستید – فهم این کلمات از عهده که بر می آید؟ – أنتم خیرة الله – اینها را می گویم که اگر ذره این جور است، آفتاب چه جور است؟ اینها ذره های او هستند، دور او می گردند و این مقام را دارند، خود او چه مقامی دارد؟ – أنتمخیرة الله، اختارکم الله، شما خیره خدا هستید، خدا شما را اختیار کرده، لأبی عبد الله. غوغا اینجا است: أنتم خاصة الله، شما همه خواص خدا هستید. دیگر شرح این کلمات فرصت دیگری لازم است.