قتاده مقدار زیادى ساكت ماند، بعد گفت: اصلحك الله به خدا قسم، من روبروى فقها و ابن عباس نشستهام ولى هیچ وقت قلبم آن مقدار مضطرب نشده كه اكنون مضطرب است.
امام فرمود: و یحك! مىدانى الان در كجا هستى؟ تو الان روبروى «بیوت اذن الله ان ترفع و یذكرفیها اسمه...» نشستهاى، تو آنجایى و ما آنهاییم.
قتاده گفت: به خدا قسم راست فرمودى، خدا مرا فداى تو گرداند، به خدا آنها خانههاى گلى و سنگى نیستند. بعد گفت: مرا از احكام پنیر خبر بدهید.
امام تبسم كرد و فرمود سوال تو به اینجا كشید؟!!گفت: همه را فراموش كردم.امام فرمود: خوردن آن مانعى ندارد و پاك است .گفت: گاهى پنیر مایه آن را از میته مىگیرند. امام فرمود: باز مانعى ندارد، مایه (انفحه) رگها و خون و استخوان ندارد.9 فقط از میان علف جویده شده و خون خارج مىشود، انفحه مانند مرغ مرده است كه از شكم او تخم مرغى خارج مىشود، آیا آن تخم مرغ را مىخورى؟قتاده گفت: نه و اجازه نمىدهم كسى بخورد. امام فرمود: چرا؟ گفت: چون از میته خارج شده است، امام فرمود: اگر آن تخم را زیر مرغى قرار دادى و از آن جوجهاى به وجود آمد، از آن جوجه مىخورى؟ گفت: آرى فرمود كدام علت تخم را حرام و جوجه را حلال كرده است ؟بعد فرمود: انفحه مانند تخممرغ در شكم مرغ مرده است. پنیر را از بازارهاى مسلمانان از دست نمازگزاران بخر و سؤال نكن كه چطور تهیه كردهاند. مگر آن كه كسى از نجاست آن به تو خبر دهد. كافى: ج 6 ص 256 كتاب الاطعمه.