در قرن 19 دومین دوره‎ی حکمرانی فیصل بن ترکی طولانی­ترین دوره گسترش بی­وقفه‎ی دولت وهابی- سعودی بود. به زودی پس از مرگ او در رَجَب 1282/ دسامبر 1865 درگیری برای امامت در میان فرزندان او (عبدالله، سعود، محمد و عبدالرحمن) آغاز شد. سعود بن فیصل در برابر برادر بزرگتر خود که به عنوان امام مشروع بعد از مرگ پدر خود، شناخته شده بود، شورش کرد. عبدالرحمن بن حَسَن و فرزندش عبداللطیف خواسته‎ی سعود برای حکمرانی را غیر قابل پذیرش دانستند. در سال 1285/1869 وقتی عبدالرحمن بن حَسَن از دنیا رفت، عبداللطیف بن عبدالرحمن عالم ارشد وهابی شد، و ناچار بود با کشمکش درونی نگران کننده که هر روز بد‎تر می‎شد روبرو شود، در سال 1287/1870 سعود، الحصه را به تسخیر در آورد. پیروزی سعود عبدالله را وادار کرد که از مدحت پاشا والی عثمانی بغداد کمک بخواهد. با این حال سعود به سوی ریاض پیشروی کرد و در آغاز سال 1288/1871 این شهر را به تصرف در آورد. عبداللطیف بن عبدالرحمن به منظور حفظ وحدت وهابی‎ها غصب قدرت از سوی او را مشروع دانست.

در ربیع الثانی 1288 / ژوئن و جولای 1871 وقتی که لشکریان عثمانی به الحصه وارد شدند. عبدالله بن فیصل که عثمانی‎ها ظاهراً او را به قائم مقامی نجد منصوب کرده بودند، به آنها ملحق شد، عبداللطیف بن عبدالرحمن وی را به دلیل اینکه عمدا قلمرو مسلیمن را به مشرکین تسلیم کرده است، به شدت محکوم کرد. با این حال حکم جهاد عبداللطیف بن عبدالرحمن برای آزادی الحصه از دست عثمانی‎ها ناگزیر به دلیل ضعف سیاسی سعود بی نتیجه ماند، کسی که از ریاض به وسیله‎ی عموی خود عبدالله بن ترکی اخراج شد.

عبدالله بن فیصل در رجب سال 1288/ سپتامبر- اکتبر 1871 اتحاد خود با عثمانی‎ها را نفی کرد و به ریاض بازگشت، در زمانی که عبدالله بن ترکی با موافقت عبداللطیف بن عبدالرحمن امامت را به دست گرفت. اما در سال 1290/1873 او قدرت را برای بار دوم به سعود داد، که یک بار دیگر از سوی عبداللطیف بن عبدالرحمن به عنوان امام دولت وهابی- سعودی شناخته شد. در ذی­الحجه‎ی سال 1291/ ژانویه 1875 عبدالرحمن بن فیصل امامت را به دست گرفت، و این منصب در سال 1293/1876 به برادرش عبدالله رسید، که برای بار سوم به عنوان حکمران دولت وهابی - سعودی نصب شد و یک بار دیگر از سوی عبداللطیف بن عبدالرحمن مشروع شناخته شد.

در این مرحله بود که جدال‎های خانوادگی بر سر امامت که جامعه را در حمایت از مدعیان مختلف قدرت چند قسمت کرده بود، به انتها رسید. با این حال تداوم قانونی دولت وهابی- سعودی به وسیله‎ی عبداللطیف بن عبدالرحمن از طریق مشروعیت بخشیدن به هر حکمران جدید در ریاض تامین شده بود، بنیان دولت به شدت ضعیف شده بود نه فقط به خاطر تسلیم کامل الحصا به عثمانی ها، بلکه دلیل این ضعف قدرت گرفتن جریان­های خودمختار و جدایی طلب در مناطق دیگر نیز بود. در سال 1293 / 1876 عبدالله بن فیصل مجبور شد در برابر شورش دست­نشانده­اش در بُریده بایستد، که به وسیله‎ی امیرِ جَبَل شَمَر، محمد بن رشید (1289-1315/1827-97) حمایت می‎شد. از این زمان به بعد، رابطه بین رشید و ریاض آشکارا به تیرگی گرایید، چرا که رشید رفته رفته مرزهای قلمرو خود را به بهای کم شدن قدرت عبدالله توسعه می‎داد.

در ذی القعده 1293/ دسامبر 1876 عبداللطیف بن عبدالرحمن مُرد و پسرش عبدالله (1265-1339 / 1849-1921) به عنوان عالم ارشد وهابی جانشین او شد. ضعف دولت سعودی - وهابی در سال 1299-1301 / 1882-4 وقتی آشکار شد که عبدالله بن فیصل در چند نبرد از ابن رشید شکست خورد و در همان زمان با فرزند کوچکترین برادر خود سعود نیز در کشمکش بود. در سال 1305/1888 ابن رشید بر ریاض پیروز شد؛